#ارسالی_شما
#شعر
#شاعران_سودرجانی
ای اشک های عالم بارید از دو دیده
زیرا محرم آمد بر دیده و ندیده
از آتش خیام و از داغ کودکانشان
وقت است تا بگرییم بر ماتم ندیده
سدر و حنا و بویش مدهوش کرده قاسم
لیکن به جای حجله در خون خود تپیده
عباس آن دلاور تکیه گه برادر
چشمش به مشک خالی بی دست آرمیده
داغ علی اصغر پیش علی اکبر
کو آن کسی که دیده یا از کسی شنیده
در قتلگه ببیند این دم حسین تنها
تنها کنار سر ها آرام آرمیده
بر هم لباس تن کرد عریان نبیندش کس
لیکن به غارتش برد دژخیم چون جریده
خونابه کرده آن را نا مردمان و بستند
دستان دخت را با پیراهن دریده
از جسم های پاره وز پیکران بی سر
زینب تمیز می داد آن نورگان دیده
بر سینه زن شتابان بر سر مثال یاران
زیرا دهل خموش و مرغ از قفس پریده
یا رب قرارمان ده فی درعک الحصینه
زیرا که بر حسین است این اشک های دیده
اصغر شفیعی سودرجانی
@sooderjan_ir