تو مطب دندون پزشکی از ترس آمپول بی حسی پاهام میلرزید و چشمامُ محکم بسته بودم که دکتر با یه لحن آرومی گفت: نترس! چشماتُ باز کن و آماده درد نباش... ما همیشه ی آماده درد بودیم، چون از رکب خوردن ترسیدیم! از اینکه بگن چیزی نیست وچیزی باشه! شایدم همیشه اون لحن آرومَ رو کم داشتیم... "اُدرادک" @Sorenae