#شهادت_امام_جواد_ع
#متن_سینه_زنی_واحد
#حاج_مهدی_اکبری
آن شب درون حجره مردی ناله می کرد
با ناله اش خون گریه باغ لاله می کرد
🌸
@zakerinhosein 🌸
آن شب گلی پژمرده در دست خزان بود
از نیش خاری خسته قلب باغبان بود
پروانه را بال و پری از کینه می سوخت
آن شب دلی از تشنگی در سینه می سوخت
آن شب جواد ابن الرضا در تاب و تب بود
چون جد مظلومش حسین خشکیده لب بود
از تشنگی مرغ دلش فریاد می زد
آتش به دام و دانه ی صیاد می زد
جاری ز جام دیده اش خوناب می شد
مانند شمعی پیکر او آب می شد
🌸
@zakerinhosein 🌸
با اشک چشمش باغ دین را زنده می کرد
بر گریه ی او همسر او خنده می کرد
در نوبهاران نخل عمرش گشت بی برگ
در نوجوانی همچو مادر شد جوان مرگ
در حال اغما نقش لب رازی مگو داشت
گویی به زهرا مادر خود گفت و گو داشت
می گفت آخر رشته ی عمرم گسستند
آنان که پهلوی تو را از در شکستند
ذاکرین الحسین
https://eitaa.com/zakerinhosein