‌ ‌ برخی از مباحثی که در این جلسه طرح شد: ▪️ نسبت در عالم بودن و اختیار. ▪️ مردمان به‌قدر توانایی‌های تاریخی خود از عهده کارها برمی‌آیند. ▪️ نسبت اختیار و نظم جهان. ▪️ توجه به قواعد انتولوژیک و تاریخی عالم. ▪️ معنای «تاریخی» بودن توانایی‌های ما. ▪️ مهم‌تر از بی‌اخلاقی تجدد و بحران‌های آن، مسئله فساد تجددمآبی است. ▪️ آزادی سیاسی در جهان تجدد. ▪️ نسبت آزادی و تصرف و صورت‌بخشی. ▪️ اگر آزادی در نسبت با کارآمدیِ تکنولوژیک است، استبداد به‌معنای ناکارآمدی است. ▪️ استبداد بوروکراتیک در نهادهای اداری ما ناشی از ناکارآمدی تکنولوژیک جهان توسعه‌نیافتگی است. ▪️ هرجا بوروکراسی روان‌تر باشد، آزادی سیاسی (به معنایی که متعلق به تجدد است) بیشتر است. ▪️ کتاب «آزادی، قانون، سازمان» . ▪️ آزادی چیزی نیست که نهادی مثل شورای نگهبان بتواند آن را عطا کند یا از ما سلب کند. ▪️ آزادی یک ایده نیست. ▪️ تفکر معاصر فوکوئی و هایدگری است. ▪️ بودریار می‌گفت امروز آزادی، آزادی جنسی است و مابقی آزادی خرید است. ▪️ امروز «تکنیک» افق زندگی را تعیین می‌کند. ▪️ عالم قدیم درکی از «طبقات اجتماعی» یا «اقتصاد مدرن» نداشت. ▪️ برابری طبقات با عدل که گذشتگان می‌فهمیدند متفاوت است. ▪️ فهم ما از این معانی ذیل تاریخ تجدد است. ▪️ فهم حدود توانایی‌ها با تفکر ممکن است درحالی‌که لیست کردن آرزوها بدون تفکر هم ممکن است. ▪️ در خود بیانیه حقوق بشر، استعمار نهفته است منتها فیلسوف می‌تواند آن را بخواند. ▪️ نگاه «شرق‌شناسی» غلبه غالب بر مغلوب را قابل پذیرش می‌کرد. آمریکا بیش‌از آن‌که با جنگ‌افزارهایش به این جایگاه برسد با پذیرش وهم غلبه توسط بقیه به این‌جا رسیده است. ▪️ دروغ در ناخودآگاه جهان ما پذیرفته‌شده است. @sr_fatemy