🔸ملکه مادر در مصاحبه خود در خصوص ازدواج شاه و گیلدا میگوید : " حالا ازدواج بود یا نه ، من درست نمیدانم ، البته ازدواج به این معنی نبود که محمدرضا او را با تشریفات به عقد رسمی خود در آورده باشد ... " .
🔺 اشاره شد که محمدرضا گیلدا را برای عمل جراحی زیبایی بینی به فرانسه نزد پروفسور تسه فرستاده بود. پروفسور تسه که آدم سادهای بود از گیلدا میپرسد چه نسبتی با شاه ایران دارید ، و گیلدا هم با بی انصافی یا از روی شیطنت میگوید من زن جدید اعلیحضرت شاهنشاه هستم .
🔻پروفسور تسه که میدانست در کشورهای شرقی و مسلمانان میتوانند چهار زن داشته باشند ، به خیالش که فرح موضوع ازدواج را میداند به همین خاطر در ملاقاتی که با فرح روبهرو میشود ماجرای طلا ( گیلدا ) و عمل بینی او را برای فرح شرح میدهد ، آتش این فتنه از این جا شروع شد . سرانجام فرح بیتاب شده و در سعدآباد که چشمش به گیلدا افتاد جلو رفت و کشیدهی محکمی به گوش وی زد .
🔺 فرح پس از اطلاع از ماجرا و فهمیدن جریان شاه و گیلدا ، جلوی محمدرضا ایستاد و گفت باید مرا طلاق بدهی !
ملکه مادر میگوید من با محمدرضا صحبت کردم ، محمدرضا گفت چه عیبی دارد او را طلاق میدهم ، طلاق در نزد مردم ایران امری مورد قبول ، و خیلی مردها زنشان را طلاق میدهند .
گفتم : پسر عزیزم ، خیلی مردها که زنشان را طلاق میدهند ، شاه مملکت نیستند ، تو سه بار ازدواج کردهای ، از نظر مردم خوب نیست که در این سن ازدواج کنی ، از همه مهمتر فرح مادر ولیعهد است ، مادر شاه آینده مملکت است ، تو اگر او را طلاق بدهی ارتباطش را با ولیعهد و سایر بچهها نمیتوانی قطع کنی .
محمدرضا گفت : پس مادر تو میگویی چه کار کنم ؟ گفتم : از قدیم و ندیم گفتهاند به هر چمن که میرسی گلی بچین و برو ! مگر برای تو قحطی زن و دختر است ، این همه زنان زیبا به خودت دیدهای ، چه طور در برابر این دختر موطلایی خودت را باختهای ؟!
🔻به هر حال ملکه طلاق را صلاح نمیدانست و با پادرمیانی وی شاه و فرح توافق کردند که به خاطر مصالح مملکت از هم طلاق نگیرند ، ولی من بعد با هم کاری نداشته باشند و فقط دوست باشند ، و سپس محمدرضا با این تصمیم آزادی خودش را بدست آورد و فرح هم کار خودش را میکرد .
🔸 سرانجام شاه پس از مدتی کامجویی از گیلدا خسته و دلزده شد ، و تصمیم گرفت وی را به تیمسار خاتم ، فرمانده نیروی هوایی ، واگذار نماید . گیلدا زمانی معشوقه خاتم ( خاتمی ) بود و با وی به این سو و آن سو میرفتند. او در خانهای که در نزدیک دزاشیب تهران سکونت داشت.
▫️یک روز همسایگان صدای سقوط شیئی را شنیدند ، وقتی مردم به نزدیک منزل وی رسیدند با جسد بیجان وی مواجه شدند و مطبوعات اعلام کردند که گیلدا خودکشی کرده است.
📚خاطرات طلا "معشوقه محمدرضا پهلوی" _ گلیدا
✅کانال رسمی جامعه بانوان استراتژیست
🌐
@strategistladies