🔺وقتی که پروین حامله شد و این راز را با شاه در میان گذاشت و از او خواست تا عقدش کند. پروین ، شاه را چنان که در کتاب نوشته تهدید میکند که اگر عقدش نکند آبرویش را خواهد بود. این تهدید باعث درگیری میان پروین غفاری و شاه شد و شاه بعد از تهدیدش با ته تپانچه به سر او میزند. این دعوا که چندین روز طول کشید در نهایت با اهدای خانه کاخ و قول برای عقد کردن پروین و تضمین دادن برای سقط جنین به پایان میرسد. شاه با این بهانه که هنوز فوزیه را طلاق نداده پس فعلاً نمیتواند او را عقد رسمی کند پروین را صیغه میکند. پروین در مجلسی که هیچ کدام از اعضای خانوادهاش حضور نداشتند صیغه شاه میشود. این مجلس نخستین دیدار او با اعضای خانواده سلطنتی به جز مادر شاه است.
🔻در نهایت بعد از این شب شاه و پروین چند روزی به بابلسر میروند و بعد از این سفر است که او در مطب دکتر پزشکیان در خیابان سیروس توسط پروفسور عدل جنینش را سقط میکند. این کورتاژ باعث مشکلاتی برای پروین شد و در نهایت چندین هفته او را به بستر بیماری انداخت.
🔸در مهرماه ۱۳۲۹ فردوست به خانه پروین غفاری میرود و با مقداری پول نقد و سند خانه کاخ از او میخواهد که دیگر به شاه فکر نکند.
بیست و سوم بهمن ۱۳۲۹ ثریا به طور رسمی همسر شاه میشود. فردوست دو کارت شرکت در عروسی را به مادر پروین غفاری میدهد. او با آرایشی غلیظ به این مجلس میرود و برای دستبوسی شاه و همسرش خودش را نشان میدهد. اما آنطور که نوشته هیچ حرفی میان او و شاه رد و بدل نمیشود: «وقتی که به مقابل او و ثریا رسیدم بدون اینکه اعتنایی به او داشته باشم دست ثریا را بوسیدم. عروس با نگاه خستهاش به صورتم لبخندی زد. قصد کردم متلکی به داماد بگویم؛ زبانم نچرخید، به ناچار دور شدم و این آخرین دیدار من با شاه بود.»
✅کانال رسمی جامعه بانوان استراتژیست
🌐
@strategistladies