هدایت شده از 'پریزاد غزل'
_ خالِ کنج لب دنیا، تو مرا قصه بخوان _ قصه را از قفسِ تن به تو آغاز کنم؟ _قایقی باش که پارو بزنم غصه ی خویش _ سر این راز برای دل تو باز کنم؟ _ چه پریشان شده ای، تکیه به فردا زده ای _ مانده ام تا برسد یار و فقط ناز کنم _ یار، بیمار ولی در نظرت مهره ی مار؟ _ دل به اغیار مده، نغمه ی تو ساز کنم _ دل من در گرو سبزی کوهستان شد _ سبزی حوصله را، کودک شب باز کنم _ باز کن راه معما، برسان معجزه را _ صبر کن پنجه ی خورشید تو را باز کنم -پریزاد کارنتیان.