شُــروق‌ الشمس.
-
「گمشدگی」 هوا بسیار گرم و دل خراش بود در چله‌ی آفتاب سر به بیابان گذاشته بودم هرطرف سر می‌چرخواندی یا شن بود یا تپه‌ی شن و یا بوته‌های خوار داری که روزنه‌های امیدشان را زیر کُرک‌های فریبنده‌ پنهان کرده‌اند. صدای دلخراش و فریب‌آور حرکاتِ موزیانه‌ی حشرات در زیر شن می‌آمد اما اینجا نه راه رفتی بود و نه راه برگشت