کافی بود هوا تاریک شود،تا من،منِ خجلِ از یاد رفته با تابیدن ریز نورهای آسمانی،به یافتن کیمیایی وجودم در پسِ تاریکی بپردازم؛ رخِ بدقلق را زیر خروار‌ها خاک چال کنم و قالب راستگو را بر تن اندازم تا دوباره به باطن پاک بازگردم..