باز خوانی بخش هایی از پیام امام خمینی معروف به منشور روحانیت ♦️قسمت ششم 🔹استكبار وقتى كه از نابودى مطلق روحانيت و حوزه‏ ها مأيوس شد، دو راه براى ضربه زدن انتخاب نمود؛ يكى راه ارعاب و زور و ديگرى راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. ✅وقتى حربه ارعاب و تهديد چندان كارگر نشد، راههاى نفوذ تقويت گرديد. اولين و مهمترين حركت، القاى شعار جدايى دين از سياست است كه متأسفانه اين حربه در حوزه و روحانيت تا اندازه‏اى كارگر شده است تا جايى كه دخالت در سياست دون شأن فقيه و ورود در معركه سياسيون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مى ‏آورد؛ يقيناً روحانيون مجاهد از نفوذ بيشتر زخم برداشته ‏اند. 🔺گمان نكنيد كه تهمت وابستگى و افتراى بى‏ دينى را تنها اغيار به روحانيت زده است، هر گز؛ ضربات روحانيت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب كاری تر از اغيار بوده و هست. 🔸در شروع مبارزات اسلامى اگر مى‏ خواستى بگويى شاه خائن است، بلافاصله جواب می شنيدى كه شاه شيعه است! عده‏ اى مقدس نماى واپسگرا همه چيز را حرام میدانستند و هيچ كس قدرت اين را نداشت كه در مقابل آنها قد علم كند. ♻️خون دلى كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است هر گز از فشارها و سختيهاى ديگران نخورده است. وقتى شعار جدايى دين از سياست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احكام فردى و عبادى شد و قهراً فقيه هم مجاز نبود كه از اين دايره و حصار بيرون رود و در سياست [و] حكومت دخالت نمايد، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضيلت شد. پيام امام خمینی ره به روحانيون، مراجع، مدرسين، طلاب و ائمه جمعه و جماعات، ۳ اسفند ۱۳۶۷ 🆔 @sh_montazerin کمپین