وقتی عنصر دوتابعیتی دکتر مردانی (شاگرد فائوچی رییس cdc آمریکا و ساکن آمریکا که برای مدیریت کرونا به ایران اعزام شده) می‌شود عضو اصلی کمیته ملی ستاد کرونا، نتیجه‌اش هم می‌شود این استوری سیدرسول منفرد رییس حوزه هنری گیلان؛ جبران این زیان‌ها با کیست؟ جمع‌بندی‌ها به‌قدری شکننده است که در فاصله پنج‌ماه «تنها واکسن ایمن برای » به «تنها واکسن ممنوع برای تمام مردم» تبدیل می‌شود. در چنین شرایطی، چرا باب نقد و نگاه‌های انتقادی بسته شده است؟ از همان ابتدای تزریق ، عده‌ای عوارضش را فریاد زدند. چه کسی این را انکار کرد؟ مبنای انکار چه بود؟ چه شد که بدون دسترسی عوارض را دیدند و دست‌اندرکاران امر با دسترسی به اطلاعات، ۹ ماه دیرتر دیدند؟ در این مدت، دقیقاً چند نفر زیان دیده‌اند؟ تبعات آن انکار چندین‌ماهه و جبران این زیان‌ها با کیست؟ چه تضمینی وجود دارد که در پس فردای دیگر، مثل ده‌ها مورد تغییر مواضع ستاد ملی کرونا، سایر دستورالعمل‌ها و جمع‌بندی‌ها نیز به همین سرنوشت دچار نشوند؟ وقتی بررسی‌های فنی در چنان موضوع حساسی، اینقدر شکننده است چرا چنین اختیار مطلقی در اختیار این ستاد قرار دارد؟ ایتا تلگرام سروش @sunshinegeneration