کربلا ممنوع
ترکیه؛ آزاد
حرف نباشد
سر و صدا ممنوع
دسته دسته وطن سوی ارمنستان رفت
هیئت تعطیل، دستهها ممنوع
همیشه قبل محرم شروع پیک جدید
هرچه تجمع، برو بیا ممنوع
نشسته بود سر سفرهی نظام و نوشت
که در حسینیهها سفرهی غذا ممنوع
به دست بوس رئیس آمدند و وی افزود
که بوسه بر حرم حضرت رضا ممنوع
چگونه مهر زنم بر لب و سکوت کنم
که هست از نظرش تربت شفا ممنوع
رواج یافت پناهندگی ولی افسوس
پناه بردن مردم به کربلا ممنوع
فساد، فقر، ستم، ظلم، شاد باش عزیز
ولی به علت افسردگی
عزا ممنوع
مشابه خودشان حرف میزدم بی شک
اگر نبود در این شعر ناسزا ممنوع
#نسل_آفتاب در
#ایتا،
#تلگرام،
#سروش
@sunshinegeneration