🌾ساعت‌ها منتظر من بودند، شاید ۳یا۴ساعت انتظار کشیدند، ذهن فقیر من اجازه نمیداد محبت‌شان را درک کنم؛ 🍃بعد از کلی انتظار با روی گشاده و سادگی بچگانه، کیکی آماده کرده بودند تا نشان دهند انسان‌های قدرشناسی هستند، درس امروز این بچه‌ها برای من درس سپاس و احساس بود. 🎋به من آقا معلم میگویند درحالی که من دانش‌آموز آنها هستم و از روی مرام و سادگی و معرفت آنها مشق میکنم. 🌴بیش از همیشه احساس خجالت میکنم، بیش از داشته‌هایشان اقدام میکنند و ذهن شهری من همیشه دنبال بهانه میگردد... 🪴این روزها گذشت، اما محال است فراموش شود... 🌱@surprised