🔆 معیاری برای راستیآزمایی پایان تحریمهای تسلیحاتی
🔹سال گذشته در چنین ایامی، وقتی کاملا روشن شد که اروپاییها بنای انجام تعهدات خود در برجام و جبران تبعات خروج آمریکا را ندارند، حتی آقای روحانی نیز به این نتیجه رسید که دیگر برجام یک توافق چندجانبه نیست، بلکه یک تعهد یکجانبه از سوی ایران است. چه، برجام قرار بود مسئله فروش نفت و مبادلات بانکی ایران را حل کند، اما نه تنها این موارد حل نشد، بلکه به سبب پذیرش و اجرای یک سری تعهدات به انضمام برجام نظیر برنامه اقدام FATF، پس از خروج آمریکا شرایط تجارت خارجی ایران بدتر از دوره پیشابرجام شد.
🔹در چنین شرایطی، عقل سلیم حکم میکرد که تهران به حضور خود در برجام پایان دهد و جلوی خسارات بیسابقه آن به امنیت و منافع ملی را بگیرد. حتی آقای روحانی هم به این نتیجه رسیده بود که مزایای برجام دیگر برای ایران تمام شده است. اما رئیس دولت برجام، به یک نقطه
#امید دوخته بود و آن، پایان بخشی از تحریمهای تسلیحاتی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت علیه ایران در اکتبر ۲۰۲۰ بود. روحانی بیستم آبان ۹۸ گفت: "اگر برجام را نگه داریم سال آینده تحریم تسلیحاتی ایران برداشته میشود و ما میتوانیم به راحتی هم سلاح بخریم و هم بفروشیم".
🔹بدیهی بود که آمریکاییها پیش از رسیدن این موعد، مکانیسم فاجعهبار پیشبینی شده در قطعنامه ۲۲۳۱ یعنی بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را فعال کرده و اجازه نخواهند داد تهران حتی این یک بهرهبرداری ناچیز را از برجام داشته باشد. "ناچیز" از این جهت که تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت، مسئله حادی برای قدرت دفاعی ایران ایجاد نکرده بود که رفع آنها، دستاورد شاذی باشد. در هر صورت، حدود یک ماه پیش این اتفاق رخ داد و آمریکا مکانیسم ماشه را فعال کرد. اما یک مسئله حقوقی در این میان رخ نمود: آیا واشنگتن که دیگر عضو برجام نیست، حق دارد مکانیسم پیشبینی شده در مواد ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ را فعال کند؟ آمریکا بیتوجه به تفاسیر متفاوت ایران و سایر اعضای شورای امنیت، با ثبت یک اعتراض نسبت به نقض فاحش برجام توسط ایران، فرآیند بازگشت تحریمها را کلید زد.
🔹اینک نظام بینالملل با یک معمای حقوقی مواجه شده است: آیا تحریمهای شورای امنیت علیه ایران در ۳۰ شهریور بازخواهد گشت یا خیر؟ در سطح حقوقی، این معما ممکن است یا حل شود یا نشود. آنچه مسلم است اینکه آمریکا بلاتردید ادعا خواهد کرد تحریمها بازگشته و ایران نیز طبیعتا چنین ادعایی را نخواهد پذیرفت. اما آنچه مهم است و باید مبنای تصمیمگیری ایران درباره سرنوشت برجام باشد، نه یک مجادله لفظی، که واقعیات علیالارض است. این واقعیت عبارتست از اینکه آیا ایران پس از ۲۷ مهر ۹۹ میتواند تجارت تسلیحات انجام دهد یا خیر؟ اگر ایران پس از این تاریخ، قراردادهای تسلیحاتی معتبری امضا و اجرا کرد، ادعای آمریکا باطل است و تحریمها بازنگشته است؛ اما اگر از چنین قراردادهایی خبری نشد، حتی اگر آقای روحانی روز ۳۰ شهریور را جشن ملی نیز اعلام کند، برای یک فاجعه دیگر جشن گرفته است و به جای اعلام پیروزی، باید اقدام متقابل درخوری انجام دهد، که جز توقف اجرای تمام تعهدات برجامی نیست. در غیر اینصورت، یک پالس قوی به آمریکا مخابره میشود که هر بلایی سر ایران بیاورد، تهران حاضر نیست از برجام دست بکشد.
🔹فلسفه همراهی لفظی اروپاییها با ایران در قضایای اخیر و رای ممتنع آنها به قطعنامه پیشنهادی واشنگتن برای تمدید تحریم تسلیحاتی نیز روشن است. میتوان به جرئت از یک مصالحه میان اروپاییها و آمریکاییها سخن گفت. به نحوی که اروپاییها با بازگشت اسمی تحریمها مخالفت کنند، اما در عمل هیچگونه تجارت تسلیحات توسط ایران انجام نشود. دستاورد این مخالفتهای اسمی و زبانی نیز، تدوام حضور ایران در برجام باشد. همچنانکه پس از خروج آمریکا از برجام، با لفاظی و وعده و وعید توخالی، دولت آقای روحانی را در برجام حفظ کردند و پای کار معامله یک قطره نفت یا مبادله یک سنت پول نیامدند.
🔹️حتی اگر بخواهیم سخن بیستم آبان ۹۸ آقای روحانی را ملاک قرار دهیم، یعنی با منطق خود این دولت به مسائل نگاه کنیم، آقای روحانی در صورتی که موفق نشود پس از ۱۸ اکتبر(۲۷ مهر) یک قرارداد تسلیحاتی معتبر امضا و اجرا کند، باید تمام تعهدات خود در برجام را به حالت تعلیق درآورد. در غیراینصورت، همه آنچه تاکنون از سوی مقامات دولتی گفته شده، با کمال پوزش جنبه خودفریبی ملی خواهد داشت. بدیهی است که در چنین شرایطی، مجلس باید برای جلوگیری از لطمات بیشتر به منافع ملی، به این خودفریبی پایان دهد. لذا راقم این سطور ضمن مخالفت با سخنانی نظیر "زودتر چکاندن ماشه"، پیشنهاد میکند مجلس دولت را مکلف کند حداکثر تا پایان آبان، یک قرارداد رسمی تجارت تسلیحات به امضا برساند. در غیر اینصورت، دولت مکلف شود در ساعت صفر ۹۹.۰۹.۰۱ تعهدات برجامیاش را تعلیق نماید.
@syjebraily