✨
مرکبی به مقتضای طریق باید...
از روزی که انقلاب اسلامی را شناخته و به امامین آن ایمان آوردیم، پیامش را به عقل دریافته و مقصد و مقصودش را به چشم دل دیدیم، آتشی در جانمان افتاد که حتی برای لحظهای خاموش نشده است. چه، در عصر حاضر، آنکه فلسفه حیات را دریافته و مبداء و معاد را درک کرده و به وعده «عبدی أطعنی أجعلک مثلی» ایمان آورده باشد، نمیتواند نسبت به انقلاب اسلامی بیتفاوت باشد، مطیع ولایت فقیه نباشد و در این جهت نکوشد.
انقلاب اسلامی، اهداف و غایات آرمانهایی برای خود ترسیم کرده است. صراحت دارد که میخواهد بر مبنای معارف اسلامی، تمدن نوین اسلامی را شالودهریزی کند؛ میخواهد بشریت زخمخورده و غمگین و آزرده و افسرده از حوادث گوناگون قرنهای اخیر را به آفاق جدیدی برساند و به او کرامت ببخشد. در این افق تمدنی، ساحات مختلف حیات بشر صُوَری دارند. اقتصاد، فرهنگ، سبک زندگی، شهرسازی، سلامت و... هر کدام صورتی دارند. به برکت انقلاب اسلامی، طی ۵ دهه اخیر مطالعات علمی-تحقیقاتی گستردهای در این جهت انجام شده و قسم مهمی از این صورتها اینک برای ما آشکار است. اما به دو دلیل، آنگونه که باید و شاید اجراییسازی ایدههای تمدنی در دستور کار ساختارهای رسمی کشور قرار نگرفته است. نخست، غلبه گفتمانی سرمایهداری نئولیبرال در فضای عمومی و آکادمیک کشور؛ و دوم، خلاء کادرسازی متناسب با گفتمان تمدن اسلامی. پذیرش این مفروضات، طبعا مسئولیتها و ماموریتهایی را متوجه انسان میکند؛ و این حقیر امروز دقیقا در موقعیتی قرار گرفتهام که نمیتوانم نسبت به این مهم بیتفاوت باشم.
لکن انسان وقتی هدفی را برمیگزیند، وقتی مقصدی را انتخاب میکند، لاجرم باید به لوازم و اقتضائات آن نیز ملتزم باشد. باید به مقتضای مسیرش مرکبی راهوار اختیار کند. چرا که چه هدف اشتباه انتخاب شود و چه در گزینش مسیر و اسباب سفر خطا شود، به مقصد نخواهیم رسید. واقعیت این است که مسئولیت مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام که از سال ۱۳۹۸ بر عهدهاش دارم، مسئولیت خطیری است. این مرکز پیرو تفویض اختیار رهبر معظم انقلاب اسلامی در بند ۲ اصل ۱۱۰ قانون اساسی و بر اساس تبصره ماده ۶ مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام که در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ توسط معظم له ابلاغ شد، تاسیس شده است. اهمیت این مجموعه برای حقیر به قدری بوده که آن را بر پیشنهادهای گوناگون، چه مسئولیتهایی که در دولت شهید رئیسی پیشنهاد شد و چه نمایندگی در مجلس، ترجیح دادهام. لکن با وجود کارهای بزرگی که در این ۵ سال صورت گرفته و اقدامات قابل توجهی که در دست انجام است، این مجموعه یک دستگاه نظارتی است و طبیعتا ظرفیت لازم را برای عینیت بخشیدن به دغدغههای مهم «پیادهسازی ایدههای تمدنی» یا «گفتمانسازی و کادرسازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی» را ندارد. بلکه محدودیتها و محذوریتهایی را نیز بر کنش در این جهت تحمیل کرده است. این بود که از جناب آقای دکتر ذوالقدر دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام که لطف و محبت زیادی نیز به حقیر دارند و ارادتمند ایشان هستم، درخواست کردم از این مسئولیت کنارهگیری کنم.
پس از این، فعالیت های علمی خود را کماکان به عنوان عضو هیئت علمی گروه تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه خواهم داد. لکن برای پیگیری اهداف پیش گفته، یعنی کادرسازی و گفتمانسازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی و پیادهسازی ایدههای تمدنی، به اتفاق جمعی از نخبگان انقلابی، در حال تاسیس یک حزب سیاسی رسمی هستیم که انشاءالله به زودی یک فراخوان سراسری برای عضوگیری نیروهای معتقد به این گفتمان، صادر خواهد شد.
@syjebraily