🔻اما آنچه از طرح فرانسوی‌ها دست به دست می‌شود، چیزی بیش از آن چیزی نیست که هفته گذشته در مورد ایده‌ها و طرح‌های امریکایی‌ها برای نجات صهیونیست‌ها نوشتم. در واقع، آنچه رژیم صهیونیستی و امریکا با کشتار بیش از 8 هزار فلسطینی و زخمی کردن بیش از 25 هزار نفر دیگر و ویرانی کامل غزه به دست نیاورده، حالا می‌خواهد از پشت میز مذاکره به دست بیاورد. حقیقت آن است که با مطالعه این طرح متوجه خواهید شد که مقاومت به هیچ عنوان زیر بار آن نخواهد رفت. نمی‌شود دشمنی را که شکست خورده، با این روش پیروز میدان کرد. بر اساس طرح غربی‌ها که فرانسه آن را نمایندگی می‌کند: اول؛ تجدید ساختار تشکیلات خودگردان فلسطین که در سطح بین‌المللی به رسمیت شناخته شده است، و مسئولیت آن را برای مدیریت امور کل کرانه و غزه اجرا خواهد شد؛ دوم؛ فقط کسانی که در لیست حقوق و دستمزد اداره ثبت شده‌اند، در موسسات رسمی کارمند باقی بمانند و نیروهای پلیس این سازمان پس از آموزش دوباره تحت کنترل تشکیلات خودگردان قرار خواهند گرفت و این نیروها مسئولیت کامل مدیریت امنیتی در نوار غزه و را بر عهده بگیرند. لغو تظاهرات مسلحانه تحت اختیار تشکیلات خودگردان فلسطین نیست. سوم؛ تشکیلات خودگردان فلسطین مسئولیت بازسازی نوار غزه را بر عهده خواهد گرفت، مشروط بر اینکه همراه با این بازسازی، بازسازی مرتبط با تقویت اقتدار خود را آغاز کند. چهارم، پیشرفت تدریجی در برنامه بازسازی، با تدوین برنامه‌ای برای پناه دادن به آوارگانی که خانه‌هایشان ویران شده است، چه از طریق استفاده از خانه‌های پیش ساخته موقت یا هر گزینه دیگری، مشروط بر اینکه یک برنامه کاری برای فرآیند بازسازی سریع مسکن با زیرساخت‌هایش وجود داشته باشد. 🔻بر اساس همین ایده‌ها، بحث به مهم‌ترین مورد می‌رود، یعنی موردی که اسرائیل از منظر نیاز به تضمین از طریق رویه‌هایی مطرح می‌کند که به او اجازه می‌دهد درباره وضعیت باثبات صحبت کند. اگرچه دشمن، همانطور که در سال 2006 در لبنان تلاش کرد، موضوع خلع سلاح مقاومت در نوار غزه را مطرح می‌کند، ایده‌های موجود در طرح پیشنهادی منتسب به فرانسوی‌ها شامل عناوینی مانند زیر است: اول، استقرار نیروهای خارجی، عربی و اسلامی، در مرز بین نوار غزه و سرزمین‌های اشغالی در سال 1948. اسرائیل تصریح می‌کند که هیچ کشوری که با آن رابطه نداشته باشد، در این نیرو شرکت نکند، مشروط بر اینکه این کشورها دارای منافع یا روابط غیر خصمانه با جنبش حماس نداشته باشند. که با اشاره مستقیم به اردن، مصر، ترکیه، امارات و غیره دارد. اما هیچکس از هویت کامل این نیروها یا تعداد و تسلیحات آنها آگاهی نخواهد داشت!! دوم؛ این نیروها در مرز غربی نوار با مرزهای 1948 در عمق حداکثر 3 کیلومتری داخل نوار مستقر هستند. در برخی موارد، این منجر به تمرکز نیروها در مناطق باز می‌شود، اما در مناطق دیگر در مجاورت ساختمان‌های مسکونی در نوار مستقر می‌شود. سوم، آغاز ترتیباتی که امکان راه اندازی یک فرآیند مذاکره با حمایت بین‌المللی را برای دستیابی به یک راه‌حل سیاسی پایدار در یک دوره زمانی از پیش‌تعیین شده فراهم می‌کند. این ابتکار بر راه حل دو کشوری تمرکز می‌کند، بدون اینکه به جزئیات بپردازد! 🔻عملاً بارزترین شاخص در تمام موارد فوق این است که غربی‌ها فکر می‌کنند کارها بر اساس تصورات دشمن تنظیم نمی‌شود. اگر دوره زمانی اتفاقات غزه را با آنچه در لبنان در جریان جنگ 2006 اتفاق افتاد مقایسه کنیم، می‌توان خواستار نگاهی متفاوت به آنچه در حال وقوع است، شد. 🔻معلوم نیست دشمن به این باور رسیده است که در این دور شکست خورده است یا نه و این چیزی است که در کل شاکله اسرائیل قابل هضم نخواهد بود. اما اکنون این سوال متوجه ایالات متحده و غرب است: آیا آنها ابتکار عمل را برای نجات اسرائیل از خود به دست خواهند گرفت یا دری را به روی جنون باز می‌گذارند که منطقه را به روی احتمالات جنگ گسترده علیه متحد آنها باز می‌کند؟ @syriankhabar