🔻در این مورد حرفهای بسیاری برای گفتن وجود دارد. اصرار جدی و سرسختانه مقاومت بر «آتشبس و خروج اشغالگران از غزه» یک امر اصلی، بدیهی و غیرقابل گذشت است، اما مصریها و قطریها فقط میگویند «آتشبس و تمام!» در حالی که به گفته یکی از همین فرماندهان ارشد میدانی مقاومت: «آتشبس بدون تدابیر روی زمین بیمعنی است وگرنه مردم نوار غزه چگونه میتوانند رفت و آمد کنند در حالی که نیروهای اشغالگر در همه جا مستقر هستند و نمیخواهند از جادههای ارتباطی میان شمال و جنوب نوار غزه عقب نشینی کنند؟ حتی حاضر به ترک مناطق مسکونی که مردم میخواهند به آنجا (باوجود تخریب و ویرانی) برگردند؟ چگونه میتوان در مورد آتشبس صحبت کرد و مردم از فعال کردن نانوایی، داروخانه یا بهرهبرداری از چاه آب منع میشوند؟ امورات روزمره مردم چگونه میشود بدون نهادهایی که ارتباطات را سازماندهی کرده، امنیت را برقرار میکنند و کمکرسانی را مدیریت کرده و باید برای آنها سرپناه بسازند، مدیریت کرد؟»
🔻اینها موارد و مسائلی است که قطریها و مصریها در تمام مذاکرات وقتی در مورد آنها صحبت میکنند خودشان را به کری و نفهمی میزنند و فقط میگویند: «هر چه گفته میشود را قبول کنید، 40 نفر از اسرا را آزاد و فشار را بر مردم غزه کم کنید!» و وقتی از آنها میپرسیم که پرونده کمکها و رفت و آمد شهروندان را باید چگونه مدیریت و اداره کرد، با وقاحت تمام میگویند، «اینها مواردی هستند که در وقتش در موردش صحبت خواهیم کرد!» اینجاست که آدم در شکل میانجیگری قطر و مصر میماند و به ویژه در مورد قطریها که پس از آنکه دو سه بار در طی مذاکرات با این ادبیات با رهبران حماس گفتوگو کردند ایران به امیر و وزیر امور خارجه این کشور هشدار جدی داد که بهتر است فقط «میانجیگر» باشید و در امور و مسائلی که به شما مربوط نیست مداخله نکنید.
🔻این موضوع که «همه میخواهند فقط جنگ به پایان برسد و توافقی حاصل شود» موضوع و نکتهای است که فرماندهان مقاومت در مورد آن سخن میگویند. به گفته آنها، این مسائل و موارد در حالی مطرح می شود که در مورد همین «پایان جنگ و توافق» اختلافنظرهای متعددی وجود دارد. آنها میگویند حاضر هستند تا تسهیلات و کمکهای بیسابقه بزرگی را در اختیار مذاکره کننده فلسطینی قرار دهند تا به توافق برسند اما در نگاه مقاومت یک اصل بنیادین وجود دارد که هر آتشبسی «بدون پایان جنگ» فقط به نفع دشمن و تسهیل کننده منافع این رژیم است. این یعنی آنکه دشمن هر وقت دوست داشت دوباره میتواند با بازسازی خودش جنگ را شروع کند، هر چند در طرح پاریس به نوعی شاهد یک توافق آتشبس پیشنهادی بودیم که در نهایت میتوانست به یک آتشبس پایدار تبدیل گردد اما مطالب و مسائل مهمتری وجود داشت.
🔻این مساله مهم، «خروج کامل دشمن از غزه» بود، در واقع برای دشمن این موضوع قابل بحث نبود که بخواهد از غزه برود و طرح پاریس در شرایطی نهایی شد که دشمن در حملهاش به خانیونس شکست مفتضحانهای خورده بود و مقاومت هم با بازسازی نیروها و امکاناتش با قدرت بیشتر به شمال برگشته بود. یعنی توافق پاریس در زمان آرامش در شمال تهیه شده بود. اما پس از آنکه دیدند مقاومت دوباره ابتکار عمل را در دست گرفته و تمام هیاهوی آنها در مورد نابودی مقاومت در شمال دروغ از آن درآمده، «زیر توافق پاریس زد» و با کمک چندبرابری امریکا عملیات همهجانبه را شروع کرد که این بار هدفش فشار بر مردم و ساکنان غزه بود، چرا که حریف مقاومت نشده بود. دشمن در هر صورت در تلاش برای رسیدن به یک موفقیت نسبی و در دست داشتن یک برگه فشار بر مقاومت دوباره دست به جنایت زد در حالی که بیشترین تلفات را اسرایش میدادند.
🔻اینجا موضوع مهمی وجود دارد که این فرمانده بلند پایه مقاومت با صراحت بیشتری به آن اشاره میکند؛ تلاش دشمن برای دستیابی به رهبران مقاومت در غزه است. او میگوید: «ارتش اشغالگر برای رسیدن به رهبران مقاومت یا مکان اسرا نیازمند «معجزه» است و «عملیات امنیتی گستردهای که با همکاری سرویسهای اطلاعاتی کشورهای اروپایی و با کمک سرویسهای امنیتی عربی انجام داد، در ارائه هرگونه اطلاعاتی که میتواند آنها را به یک فرمانده ارشد میدانی یا به... محل نگهداری یکی از اسرا برساند، با شکست روبهرو شد.» وی میگوید که بمبارانهای کور و بیرویه دشمن در چندین نقطه به تعدادی از گروههای مقاومت اصابت کرد و تعداد زیادی به شهادت رسیدند، اما بمباران باعث کشته شدن تعدادی از اسرا و زخمی شدن تعدادی دیگر شد که اگر درمان نشوند، مرگ آنها حتمی است.
@syriankhabar