🔴نگاهی به سرنوشت پایگاههای ترکیه در کشورهای عربی /1
🔻سیاست خارجی ترکیه در طول سالهای گذشته هر چند در ظاهر موفقیتهایی برای اردوغان داشته، اما در کلیت ماجرا از ترکیه کشوری متجاوز و جنگطلب ساخته که میخواهد خواستههایش را از طریق نظامیگری و استفاده از قوه قهریه پیش ببرد. در طول یک دهه گذشته رسانههای عربی تلاش اندکی بر پرداختن به سیاستهای جنگطلبانه ترکیهی اردوغان داشتند، دلیل این مساله هم این بود که آنها فکر میکردند ترکیه تنها کشوری است که میتواند با حضور در این کشورها و سرمایهگذاری و همکاری متقابل در مقابل ایران ایستاده و عملا، رقیبی برای نفوذ و حضور منطقهای ایرانیها تبدیل شود. این سیاست تا اواخر سال 2015 ادامه داشت اما از این سال، تغییرات جدی در سیاست کشورهای عربی پیش آمد.
🔻در واقع، فرصتسازی برای ترکیه جهت حضور در کشورهای عربی به دلیل نیازهای دو طرف به هم بود. عربهای منطقه آسیای غربی، ترکیه را کشوری سنی میپنداشتند که میتواند در برابر اسلام سیاسی شیعی قد علم کرده و از آنها در برابر گسترش روزافزون توان و نفوذ ایران جلوگیری کند. همکاری آنها در سوریه و عراق و حمایت همهجانبه از تروریستهای تکفیری القاعده و داعش شاید بخشی از برنامه همکاری پیدای این طرفها بود، همکاریهای گستردهای که باعث شد تا دو کشور عراق و سوریه عملا به ویرانه تبدیل شوند. در برابر این مساله، ما شاهد بودیم که ترکیه هم تجاوز نظامی ائتلاف سعودی –اماراتی به یمن را محکوم نکرد و حتی در کنار ریاض و ابوظبی در اشغال رسمی مجمعالجزایر دیلمون ایستاد.
🔻اما این ماه عسل چند ساله که البته در شرایطی که اردوغان با مشکلات مالی عدیدهای به دلیل مداخله مستقیم نظامی در عراق و سوریه رنج میبرد، دستاوردهایی هم برای او داشت. در سال 2014 که هنوز ملک عبدالله سعودی زنده بود، او برای این همکاریها دستور داد تا 10 میلیارد دلار کمک بلاعوض به ترکیه شود. اما به همان میزان که کشورهای عرب به ترکیه مجال جولان دادن دادند و به همان اندازه که اجازه دادند ترکیه از فضای اقتصادی آنها بهره بگیرد، در نهایت متوجه شدند که این فرصتسازی برای فردی بنام رجب طیب اردوغان دارد برایشان گران تمام میشود، در واقع اختلافات از خیلی وقت پیش و سرنگونی محمد مرسی در تابستان سال 2013 به نوعی شروع شده بود، اما نیازهای فوری طرفین به هم باعث شد تا در آن زمان اردوغان دندان بر جگر گذاشته و چیزی نگوید.
🔻در زمستان سال 1394/2016 خبری اعلام شد مبنی بر اینکه ترکیه قصد دارد یک پایگاه نظامی در قطر ایجاد کند. ساخت این پایگاه که قرار بود در آن سه هزار نظامی حضور داشته باشند، در واقع پس از عمیقتر شدن اختلافات میان ترکیه و کشورهای عرب به رهبری سعودی روی داد. حضور نظامی ترکیه در دوحه باعث گردید تا عربستان، به ویژه محمد بن زاید در ابوظبی احساس ترس و وحشت کند. همین موضوع عاملی شد تا شش ماه بعد و در تابستان سال 2016 یک کودتای نظامی برای سرنگونی اردوغان طراحی شود. این اوج مداخله کشورهای عربی در مسائل داخلی ترکیه بود که در آن برخی از سازمانهای اطلاعاتی غربی هم مشارکت داشتند.
🔻حضور ترکیه در قطر، در واقع جامه عمل پوشیدن به یکی از آرزوهای اردوغان برای حضور در خلیج فارس بود. او همواره دوست داشت که ترکیه را به عنوان یکی از کشورهای تامینکننده امنیت خلیج فارس بشناسند و پس از ساخت این پایگاه بارها به این موضوع اشاره کرد. حتی در سالهای بعد، او هوس کرد در کویت و عمان هم حضور نظامی داشته باشد. ترکیه پیش و پس از این حضور، در چندین کشور عربی هم حضور نظامی پیدا کرده بود، عراق، سوریه، سومالی، لیبی و سودان از جمله این کشورها بود. در سالهای پس از اختلاف با محور سعودی-اماراتی، اردوغان تلاش ویژهای کرد تا حضور در کویت و عمان را هم رسمیت ببخشد که به نظر با فشارهای بن سلمان این مساله راه به جایی نبرد.
🔻پس از این حضور نظامی مستقیم بود که رسانههای عربی دستور گرفتند به صورت پراکنده تلاشهای اردوغان را محکوم کرده و آن را خطرناک بخوانند. البته این تلاشها به دلیل حضور رسانههای قدرتمند و متمول قطری عملا نتیجهای حاصل نمیکرد و البته هنوز هم سران کشورهای عربی مذکور بر این باور بودند که حضور و نفوذ ترکیه در کشورهای عربی مقطعی، سطی و ناشی از روابط میان سران این کشورها با شخص اردوغان است. به همین دلیل آنها هنوز هم تمرکز عمدهای بر ایران داشتند، چرا که بر این باور بودند شکل حضور و نفوذ ایران بسیار متفاوت، عمیق و ماندگار است و پشت آن تبلیغ تشیع قرار دارد. این تفاوت در برداشت معنیاش این میشد که خیلی ساده میشود با ترکیهی اردوغان کنار آمد، اما با ایران به هیچ عنوان.
@syriankhabar