۱۹ اسفند ۱۴٠۲/ سال سوم من و جدول فقهی تسخیر آرایشگر لاکچری و شامپوی خدا! ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم، اگه تو رو... آقا بفرمایید. جوان آرایشگر بود که آهنگ آرایشگاه را به احترامم خاموش کرد. نشستم روی صندلی. رو به رویم پر بود از عکسهای مختلف بازیگران هالیوود! از مارلون براندو گرفته تا ژان کلود، نیکولاس کیج، برد پیت و دیگرانی که نمی شناختم... کارش را شروع کرد. + کلاه نزار، موهاتو خراب میکنه! = اینطور نیست. سر رو باید گرم نگه داری و اتفاقا برای مو هم خوبه. +برای گرمی سر پیشنهاد میکنم بخوری که خیلی عالیه. خواستم سر صحبت رو باهاش باز کنم برای همین پرسیدم: عسل؟ چطور؟ + مدتها سردرد داشتم، رفتم دکتر، فرستادم آزمایشگاه و بعد هم قرص داد که تاثیر خاصی نداشت. دوستم گفت بیا برو ! گفتم اینا که چیزی سر در نمیارن. گفت برو ضرر که نداره. رفتم ولی به جای آزمایشگاه، کف دستمو نگاه کرد!!! و ی نسخه نوشت. با نسخش خوب خوب شدم. اون دکتر خیلی روی عسل تاکید داشت. = اتفاقا عسل یکی از اصلی ترین داروهای قرآنه. خدا دو چیز رو به عنوان شفا معرفی کرده: قرآن و عسل(نحل۶۲/ إسراء٨٢). + چه جالب. شنیدم اثر انگشت رو که چند سال پیش غربیا کشف کردن، قرآن از همون اول گفته بوده (قیامة۴). ما چیزایی داریم که اونا به اسم خودشون ثبت می کنن. بعد به داستان سردردش برگشت و گفت: طب شیمیایی هم ی جا رو درست میکنه صد جارو خراب! = بله داداش به این دلیل که جزئی نگرن و از طرفی هیچ وقت نمی تونن به کل بدن داشته باشن. در نتیجه نمی تونن ارتباط و تاثیر متقابل اعضای بدن رو رصد کنن. ادامه دادم و به آرایشگر گفتم: حالا که شما تفاوت داروهای طبیعی که خدا خلق کرده رو با داروهای انسان ساز دیدی، به نظرت بهترین شامپوهایی که خدا برای سلامت مو درست کرده چیان؟ جوان آرایشگر تعجب کرد و گفت: شامپوی خدا؟!؟! مگه همچین چیزی هم هست؟ منم جدول فقهی تسخیر رو بهش معرفی کردم. حرف اصلی این جدول که یکی از جداول ده گانه مدرسه هدایته اینه که: به جای شناسایی و ترکیب شیمیایی اونها برای رفع نیازهامون، از استفاده کنیم که خداوند متعال برای رفع نیازهای بشر آفریده. بعد هم گل ختمی و گل سدر رو به عنوان دو شامپوی درجه یک بهش معرفی کردم. گفتم اتفاقا شستن سر با گل ختمی موجب امان از (ثواب الأعمال للصدوق ج۱ص۱۹). پی نوشت: مشکل از روزی شروع شد که دین رو تو اوامر و نواهی خلاصه کردیم و به کشف معذر و منجز اکتفا. از استنباط و دقت در مورد و شارع هم چشم پوشی کردیم. شاید این بزرگترین عامل در قطع کردن ارتباط مردم با دین بود! در نتیجه دینی که با فهم نیازهای هر کس و ارائه راه حل شروع می شد، تبدیل به مجموعه ای از امر و نهی های خشک، جبری و بی تفاوت نسبت به مشکلات مردم شد. دینی عاجز از تغییر و مواجهه با تمدن کفر و بنای یک زندگی مبتنی بر ایمان. مطالعه بیشتر: جدول تسخیر/ فقه البیان @besalamen_amenin