📗بریده‌ای از جلسۀ نوزدهم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن گروه‌های معارض باوجود اینکه انبيا با سلطان مبين، با حجت آشكار آمدند، همه‌جا نور با خود همراه داشتند، همه‌جا انسان‌‌‌ها را روشن كردند، هيچ‌وقت مغلق‌‌‌گويى نكردند، هيچ‌وقت اصطلاحات فيلسوف‌مآبانه به مردم تحويل ندادند، فلسفه‌بافى نكردند براى مردم، صاف و راست و صريح حرف زدند با مردم؛ با‌وجود اين، مردم بايد خيلى زود قبول مى‌‌‌كردند، مردم بايد خيلى زود صحت و اِتقان سخن پيغمبران خدا را درك مى‌‌‌كردند. علت چیست كه اين‌قدر عناد و تعصب و لجاجت به خرج داده مى‌‌‌شد، و دعوت انبيا به‌زودى و آسانى پذيرفته نمى‌‌‌شد؟ چرا؟ همين كَهَنِه و احبار و رهبان و همان طبقه‌‌‌اى كه قرآن از آنها به نام احبار و رهبان ياد مى‌‌‌كند، اينها مانع مى‌‌‌شدند. مردم را مى‌‌‌خواندند به پايبندىِ هرچه بيشتر به سنت‌‌‌هاى فكرى غلط و پندارهاى خرافى موروثى. @t_manzome_f_r