🔴فاز دوم فتنه! ✍محمدكاظم انبارلويي 1- فاز اول جنگ شناختي، جنگ رواني و جنگ نرم استكبار و استبداد جهاني عليه ملت ايران در اواخر شهريور ماه 1401 با انفجار بمب‌هاي خوشه‌اي دروغ، جعل خبر و تحريف حقايق در بيش از 100 شهر ايران كليد خورد. ارتش رسانه‌اي دشمن در صف اين هجوم نابرابر بود. بمب‌هاي شيميايي هرزه‌گويي و هرزه‌گرايي را در جاي جاي كشور منفجر كردند تا مغز، ذهن و عقل ملت ايران را مسموم كنند و به انحراف ببرند. دشمن در فاز اول با چنين آتش تهيه‌اي به قرآن‌سوزي و مسجدسوزي، قتل و غارت و اخلال در زندگي و سلب آزادي و آسايش ملت روي آورد. نظام با صبر راهبردي و مردم با بردباري، نزديك به سه ماه با پايداري، در برابر تبهكاري‌ها ايستادند. اكنون ليدرهاي آشوب شناسايي، دستگير و در انتظار مجازات قانوني هستند. كساني هم از روي جهل و غفلت در اين آشوب گرفتار شدند ، آزاد شدند. 2- آتش آشوب فروكش كرده است. دستگاه‌هاي اطلاعاتي و انتظامي به تعبير آتش‌نشانان مشغول لكه‌گيري هستند، تا دوباره برخي آتش‌هاي زير خاكستر زبانه نكشد. اكنون حباب لشكر‌سازي‌هاي كاذب دشمن تركيده است. كساني كه مرتكب قتل شدند در انتظار قصاص هستند آنها كه مردم را با پيام‌هاي دروغين فريب دادند مشغول جبران هستند. دشمن فاز دوم را كليد زد. 3- فاز دوم فتنه چيست؟! فاز دوم فتنه با پيام خاتمي با ناكامي فراخوان‌هاي ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر آغاز شد. درحالي‌كه شعار «زن، زندگي، آزادي» از رنگ و روي و رمق افتاده، او اين شعار كه زينت‌بخش گروه‌هاي تجزيه‌طلب است را سردست گرفت و شعار جريان اصلاح‌طلبان اعلام كرد. همزمان با اين پيام، موسوي و كروبي كه در فاز اول فتنه سكوت كرده بودند در مقام دفاع از محاربين برخاستند و از كساني كه مرتكب قتل وغارت شدند رسما دفاع كردند! 4- مي‌گويند فلاني كه قمه به دست به خيابان آمده بود براي تهديد و ارعاب ، مگر كسي را كشته بودكه بايد اعدام شود. اگر واقعا به حقانيت اين سؤال معتقدند، بايد پاسخ بدهند پدر و مادر و برادر آرتين كسي را كشته بودند كه بايد به همراه 13 نفر ديگر در حرم شاهچراغ قتل‌عام شوند؟! چرا شما آن وقت بيانيه نداديد از خون شهداي شاهچراغ دفاع نكرديد؟! مگر آرمان علي‌وردي كسي را كشته بود يا حتي زده بود كه به وضع فجيعي او رابه شهادت رساندند؟! مگر حسين زينال‌زاده و دانيال رضازاده به كسي آسيب رسانده بودند كه هر دو را سلاخي كردند؟! قاتل اين دو تن در دادگاه مشهد در برابر گريه‌هاي مادران اين دو شهيد اقرار مي‌كند: «برادركشي كردم كار من دور از انسانيت است براي قصاص هم عجله دارم و براي مجازات هم آماده‌ام.» اما ميرحسين موسوي و مهدي كروبي وقيحانه در بيانيه‌هاي خود رسما از اغتشاشگران و اوباشان محارب حمايت كردند!! مردم از خود سؤال مي‌كنند خاتمي، موسوي و كروبي چرا الان وارد ماجراي فتنه جديد شده‌اند؟ پاسخ روشن اين است ، دشمن در جنگ شناختي كم آورده سربازان ذخيره خود را احضار كرده است. آنها هم به اين احضار پاسخ مثبت داده‌اند كه خللي در كاهش توليد محتوا ، روي آنتن آشوب‌طلبي پديد نيايد! حالا اين افاضات را اضافه كنيد به واكنش آقاي معين ، وزير علوم دولت اصلاحات كه محسن شكاري محارب و معدوم را ، شجاع و معترض به ظلم و تبعيض معرفي كرده و به خانواده او تسليت گفته و براي آرامش روح او فاتحه‌اي هم قرائت فرموده است!! اين كنش يا واكنش سياسي آن هم در وسط معركه فتنه جديد يعني ورشكستگي سياسي و حراج سرمايه اجتماعي يك جماعتي كه روزگاري مردم چشم ياري از آنها داشتند. اين در حالي است كه وي در مورد هيچ يك از شهداي مظلوم فتنه جديد و حتي شهداي مظلوم شاهچراغ صدايي، پيامي و ندايي سر نداده است! 5- فارغ از اينكه فتنه جديد چيست؟ جنگ ادراكي و جنگ شناختي كدام است؟ يك حادثه مهم و يك رويداد مهم حقوقي در حال اتفاق است! آن هم اينكه يك از توسط ارتش رسانه‌اي غرب با نمايندگي از سوي اصلاح‌طلبان درداخل در حال شكل‌گيري است! اين قرائت آن است؛ اگر كساني مرتكب قتل، محاربه، بغي و تجاوز به حقوق شهروندان ايراني بشوند آزاديخواه تلقي مي‌شوند و احدي حق اعتراض به آنها را ندارد. اگر به چنگال قانون و عدالت سپرده شوند مقابله با يك جنبش مردمي تلقي مي شوند و اينها از هرگونه مجازات و تعقيب و رسيدگي حقوقي مصون هستند! مي‌گفتند؛ خود ، مي‌گويند؛ و احدي حق تعقيب و مجازات آنها را ندارد. اصلاح‌طلبان با راهبرد خاتمي ، موسوي و كروبي مأمور به حمايت از چنين قرائتي از كاپيتولاسيون هستند!!