بعثت موسی علیه‌‌السلام و هارون و احوال فرعون و اصحابش رفتن موسی عليه السلام به کوه طور و گمراهی بنی اسرائیل: سوره طه، آیه۹۶،قسمت دوم: (( قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسولِ فَنَبَذْتُهَا وَ كذَلِك سَوَّلَت لى نَفْسى )) (گفت چیزی را که آنها ندیدند بدیدم و از جای پای فرشتهءمرسل کفی برگرفتم وآن رادرقالب گوساله انداختم که ضمیرم برای من چنین جلوه‌گر ساخت) ● معناى پاسخ سامرى از بازخواست موسى : بيشتر مفسرين در اين داستان گفته اند: سامرى جبرئيل را در هنگامى كه به موسى (عليه السلام ) نازل مى شد، تا به او وحى برساند ديد و يا ديد كه بر اسبى بهشتى سوار است و نازل شد تا فرعون و لشكريانش را براى غرق شدن به دريا راهنمايى كند، در آن موقع مشتى از خاك زير پاى اسب او يا زير پاى خود جبرئيل برداشته ، با خود نگه داشت . سامرى خاك را همچنان داشت ، تا روزى كه آن گوساله را ساخت و خاك را در آن ريخت و در دم جان گرفت و حركت كرد و به صدا در آمد. بزرگترين اشكالى كه به اين مطلب وارد مى شود اين است كه به طورى كه در بحث روايتى خواهيد ديد مخالف با ظاهر كتاب است ، براى اينكه كلام خداى تعالى تصريح دارد بر اينكه گوساله مذكور جسدى بوده كه صداى گوساله داشته و كلمه جسد به معناى جثه اى است كه روح نداشته باشد. و بر جسم جاندار و زنده اطلاق نمى شود. منبع:ترجمه تفسیرالمیزان جلد۱۴صفحهء۲۷۳ ✨✨✨✨✨✨ موسسه فرهنگی تعقل در قرآن eitaa.com/taaqoldarquran