تاریخ تفسیر( قسمت هفتم)
دوره طبقه دوم تابعین
در فاصلۀ سالهای ۸۵-۱۱۰ق/۷۰۴-۷۲۸م تحول چشمگیری در حوزۀ تفسیر رخ داده است. شاگردان محفل ابنعباس که از بومهای گوناگون گرد او آمده بودند، در این دوره به سرزمین های خود بازگشته، و شعبهای از مکتب ابنعباس را پدید آورده بودند. افزون بر کسانی چون مجاهد بن جبر و عطاء بن ابیرباح در بوم اصلی مکه، کسانی چون محمد بن کعب قرظی و عکرمه مولای ابنعباس در مدینه، حسن بصری، قتاده و جابر بن زید در بصره، اسماعیل سدی، و عطیة بن سعد در کوفه، میمون بن مهران در بلاد جزیره، طاووس یمانی در یمن و ضحاک بن مزاحم در ایران به نشر آموزههای تفسیری ابنعباس پرداختند. به تعبیری میتوان گفت تمام رجال تفسیری شناخته در این طبقه، یا چون مجاهد و طاووس شاگردان خاص ابنعباس بودند، یا چون حسن بصری و محمد بن کعب از محفل او بهرۀ فراوان گرفتند. در این دوره، ابنعباس نقش یک شخصیت وحدتبخش به حوزههای تفسیری را ایفا نموده، تا آنجا که حتی زمینۀ قرابت میان حوزۀ تفسیری کوفه و مدینه را نیز فراهم کرده است. این بسیار پرمعناست که عون بن عبدالله مسعودی، از پیروان مکتب ابنمسعود در اوایل سدۀ ۲ق، اقرار کند که کسی را به «تأویل قرآن» داناتر از محمد بن کعب مفسر مدینه ندیده است.
✨✨✨✨✨✨
موسسه فرهنگی تعقل در قرآن
eitaa.com/taaqoldarquran