🌌 | بـا تـو حـرف زدن وقـتـی آرامـم نـمی‌کند یعنی عـاشـق نـیـسـتـم. مـگـر مــی‌شــود عـــاشــق بـا معشوق خویش سخـن بـگوید و آرام نـگیـرد؟ بـه یـاد تـو بـودن وقـتـی مـرا از یـاد دنیا غافل نـمی‌کـنـد یعـنی عـاشق نیستم. مگر مـی‌شود عاشق به یاد معشوق باشد و باز به دنیا فکر کند؟ بـه اشـک تـو فـکـر کـردن وقتی مرا از گناه باز نـمی‌دارد یعنـی عـاشـق نیستم. مگر می‌شود عـاشق به اشــک معشوق فـکـر کند و بـاز هم بانی گریستنش شود؟ بـه دوری تـو فکر کردن وقتی مرا به آه و ناله نـمی‌اندازد یعنی عاشق نیستم. مگر می‌شود عـاشق به هجران معشوق فکر کند و باز هم مجالی برای لبخند داشته باشد؟ آقـا! می‌دانـم که عاشق نیستم؛ ولی می‌دانی که دوست دارم عـاشق بـاشم. کمکم کـن که نامم در دفتر عاشقان تو ثبت شود! شبت بخیر معنای عشق! @tabasomekhoshbakhty