ای ساربان آهسته رو کارام جانم می‌رود وان دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود پدرم، برای بدرقه سفرت جز نگاهی به عظمت ابدیت، از چهار جوانه ی سایه تنومندت نخواستی... آن نگاه آخرین را بر قلب‌های سوخته و دلتنگی‌هایی که امانمان را بریده جاودانه کرده‌ایم؛ تا روزی که دستان مهربانت، دستان محتاجمان را بگیرد. سومین روز هجرت پدر نازنینمان و یاور دیرینه ی مادر مهربانمان را، جمعه ساعت ۵ الی ۶:۳۰ عصر، بر سر مزار پاکش واقع در صحن آستان مقدس حسین بن موسی الکاظم(ع) به سوگ می نشینیم. حضور شما سروران گرامی در این مجلس و قرائت فاتحه ای موجب شادی روح عزیز سفر کرده مان خواهد شد. از طرف خانواده های ابراهیمی،سالاری،توفیقی، محمدی، نامی و سایر اقوام وابسته 🌴 @Tabasya 👈 🌴