|مادر هر کاری کند بچه ها یاد میگیرند...
مثلا اگر شهید شود...💔
آقا حمید اهل نشستن و نگاه کردن نبود...
در موقعیت های مختلف مثل درگیری با
گروه تروریستی پژاک در شمال غرب کشور،
حضور در بیمارستانها در زمان کرونا و کمک به کادر درمان ،
حضور در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) و دفاع از ناموس شیعه حضور داشت و انگار همه جا دنبال رزق
شهادتش🩸 میگشت...
سال قبل ، وقتی اغتشاشگران بی رحم امنیت مردم رو خدشه دار کردن ، بازم در صحنه حضور پیدا کرد...
۱۲ آبان ماه دقیقاً ۲ روز بعد از عروس شدن دخترش، آشوبگرا برای تجمع فراخوان داده بودن و آقا حمید و دوستانشون هم در مقرر نشسته و آمادهباش بودن تا اینکه یکی از اونا به شوخی میگه
"امشب شب شهادته یکی از ما شهید میشه"؛ آقا حمید در حال چای ریختن برای دوستانش بود، آقا رضا به حمید میگه "امشب نور بالا میزنی،✨ امشب شب توست" و همه میخندیدن و کسی انتظار نداشت واقعاً اون شب ، شب شب آقا حمید باشه...🌱
همون شب بود
موتور آقا حمید زودتر از بقیه به خونه پیرزنی رسید که آشوبگرا بهش حمله کرده بودن
نتونست منتظر بقیه بمونه تا برسن
رفت تا از پیرزن دفاع کنه
اما تنهای تنها موند بین یک عده آدم بیرحم...
با چاقو به جانش افتادن و از ناحیه پهلو شدیدا مجروح شد ...
از اون به بعد مخاطبش فقط مادرسادات بود..
کسانی که حمید را به بیمارستان رسوندن میگفتن :
مدام زیر لب ذکر "یا زهرا" را زمزمه میکرد تا به شهادت رسید...❤️🩹🕊️
#آرمان_ما
#شهید_حمیدپورنوروز
#یاد_شهدای_امنیت_۱۴۰۱
🔺
@tabeen113