بہ نام او . تا چشم به هم زدیم ۳ سال گذشت دقیقا . . حاجی راسیاتش تا قبل ساعت ۱:۲۰ دقیقه ی ۱۳دی ماه سال ١٣٩٨ کسی شمارو نمیشناخت جز یه تعداد خیلی کمی ولی هنوز یادم نمیره که وقتی صبح جمعه اخبار خبر شهادتتونو اعلام کرد چجوری همه شوکه بودن ! مگه میشه آدم کسیو نشناسه و از خبر شهادتش شوکه بشه و اشک بریزه ؟؟ هیچ خبری اندازه ی شهادت شما آقا رو بهم نریخته بود که بغضش کمر یه ملت و بشکنه :) روز تشییع جنازتون که دیگ غوغا بود ، جای سوزن انداختن نبود . راستی حاجی اون روز همه ی دخترات بودنا ، همه شون اشک میریختن .. حاجی ما خیلی شرمندتیم ، سه ساله رفتیو ما هرروز دم از نبودت میزنیم و امان از یه ذره تغییر . حاجی اینجا خیلیا پشت آقارو خالی کردن ، یادشون رفته که گفتین اینجا حرم ، یادشون رفته اگه نبودید الان ممکن بود هربلایی سرمون بیاد ، همشو یادشون رفتو چادر از سر دخترات کشیدن سربازای این حرم و به شهادت رسوندن ، حاجی عکستو به آتیش کشیدن :)))💔 ما حالمون خیلی خراب ِ ، کاش ۳ سال پیش یکی از ما می‌رفت و هنوز شما بودی نگهبان این حرم . حاجی صدامو داری ؟ اینجا اوضاع خراب ِ ، دارن ظهور آقامونو به تمسخر میگیرن . . به دادمون برس :) ◀️◀️دلنوشته سرکار خانم ملکی از دانش آموزان دبیرستان دخترانه صدرای ولایت شهرستان نجف آباد 👏👏 نفر اول پویش دلنوشته ای برای حاج قاسم سلیمانی 🌹https://eitaa.com/tabnajaf1440🌹