باز باران با ترانه ميخورد بر بام خانه يادم آمد كربلا را، دشت پرشور و بلا را، گردش يك ظهر غمگين، گرم و خونين، لرزش طفلان نالان، زير تيغ و نيزه ها را، با صدای گريه های كودكانه وندرين صحرای سوزان، ميدود طفلی سه ساله پر زناله ، دلشكسته ، پای خسته باز باران ، قطره قطره، ميچكد از چوب محمل، آخ باران کی بباری برتن عطشان یاران ترکنند از آن گلو را آخ باران .. آخ باران 🙏به ما بپیوندید🔻 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🏴 @tabyyn313 ✔️ تا جهان هست شور محرم باقیست