چرا چنين نباشد؟ در حالى که «دعا»1⃣ از يک سو: انسان را به سراغ «معرفة اللّه» و شناخت و عشق معبود مى فرستد تا از طريق توسّل به اسماء و صفات حُسنايش، بر سر سفره رحمتش بنشيند، پيوند ناگسستنى با او برقرار سازد و از اين خوانِ رحمت، توشه برگيرد. 2⃣از سوى ديگر: «دعاکننده» را به سراغ تحصيل شرايط اجابت دعا مى فرستد که نخستين آنها توبه از گناه و پاکسازى درون و برون از آلودگى به معاصى است. 3⃣و از سوى سوم: «دعا» انسان را به تلاش، جهت بر طرف ساختن موانع استجابت وا مى دارد که ساده ترين آنها پاک و حلال بودن مأکول و ملبوس و پرهيز از اموال حرام و سعى و کوشش براى اداى حقوق ديگران و ترک گناهانى همچون غيبت و تهمت و شراب و قطع رحم است که از موانع مهمّ اجابت دعا شمرده شده است. به همين دليل مى توان گفت: آنچه از ناحيه خودِ «دعا»، به انسان مى رسد، بسيار فراتر و فزونتر از چيزى است که در صورت اجابتِ «دعا» عايد انسان مى گردد. افزون بر همه اينها، محتواى بسيار عميق و تکان دهنده دعاهاى معروف پيشوايان بزرگ، آنچنان حساب شده است که هر جمله اى از آن، درس آموزنده مهمّى است و سالکان طريق را بهترين ره توشه است. فى المَثَل هنگامى که در دعاهاى روزهاى هفته (دعاى روز يکشنبه) مى خوانيم: «وَ اجْعَلْ غَدِي وَ مَا بَعْدَهُ أَفْضَلَ مِنْ سَاعَتِي وَ يَوْمِى» اين پيام مهمّ الهى را به گوش جان مى شنويم: مراقب باش! هر روز، بلکه هر ساعت که از عمر تو مى گذرد بايد گام، يا گامهايى به جلو بردارى و قلّه تازه اى از قلّه هاى افتخار را فتح کنى! در غير اين صورت، نمى توانى بر عمرت نام زندگى بگذارى، بلکه جان کندن تدريجى است که عمر حسابش مى کنى!🌿🌻☘🌻🌱🌻