وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً «102»
(اى پيامبر!) هرگاه (در سفرهاى جهادى) در ميان سپاه اسلام بودى و براى آنان نماز برپا داشتى، پس گروهى از آنان با تو (به نماز) بايستند و سلاحهاى خود را همراه داشته باشند، پس چون سجده كردند (قيام نمايند و ركعت دوّم را فرادى انجام داده پس بروند و) پشت سر شما (نگهبان) باشند، و گروه ديگر كه نماز نخواندهاند (از ركعت دوّم) با تو نماز بخوانند و وسايل دفاع و سلاحهاى خود را با خود داشته باشند، كافران دوست دارند كه شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شويد تا يكباره بر شما حمله آورند، و اگر از باران رنجى به شما رسيد يا بيمار و مجروح بوديد، گناهى بر شما نيست كه سلاحهايتان را بر زمين بگذاريد و (فقط) وسايل دفاع با خود داشته باشيد. همانا خداوند براى كافران عذابى خواركننده فراهم كرده است.
جلد 2 - صفحه 146
نکته ها
در سال ششم هجرى، پيامبر با گروهى از مسلمانان به سوى مكّه عزيمت كردند. در منطقهى حديبيّه، با خالدبن وليد و دويست نفر همراهان او مواجه شدند كه براى جلوگيرى از ورود آن حضرت، سنگر گرفته بودند. پس از اذانِ بلال و برپايى نماز جماعت، خالدبنوليد فرصت را مناسب ديد كه هنگام نماز عصر يكباره حمله كند. آيه نازل شد و از توطئه خبرداد.
خالد پس از ديدن اين معجزه، مسلمان شد. «1»
در اين نماز (نماز خوف)، گروه اوّل پس از پايان ركعت اوّل، برخاسته بقيه نماز را خود تمام مىكنند و امام جماعت صبر مىكند تا گروه ديگر به ركعت دوّم برسند و با سلاح، به نماز جماعت بپيوندند.
پیام ها
1- نماز، حتّى در صحنهى جنگ تعطيل نمىشود و رزمنده، بىنماز نيست. فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ .... وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ
2- در اهميّت نماز جماعت همين بس كه در جبههى جنگ با دشمن، حتّى با يك ركعت هم برپا مىشود. «وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا»
3- در هنگام پيش آمدن دو وظيفه (جهاد و نماز)، نبايد يكى فداى ديگرى شود. فَلْتَقُمْ ... وَ لْيَأْخُذُوا
4- در همه حال، هشيارى لازم است، حتّى نماز نبايد مسلمانان را از خطر دشمن غافل كند. «وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ»
5- رهبر، محور وحدت و عبادت است. كُنْتَ فِيهِمْ ... فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ
6- تقسيم كار، تعاون و شريك كردن ديگران در كارهاى خير، حتّى در حسّاسترين موارد، از عوامل الفت جامعه است. در اين آيه، دو ركعت نماز جماعت ميان دو گروه تقسيم شده، تا تبعيضى پيش نيايد و همه در خير شريك باشند. وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى ...
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 2 - صفحه 147
7- فرمانهاى الهى به تناسب شرايط، متفاوت است. (اين آيه مربوط به نماز خوف در برابر دشمن است.) «فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ»
8- نماز جماعت در جبهه، نشان عشق به هدف و خدا و رهبر و پايبندى به ارزشهاست. «إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ»
9- در جبهه بايد جابه جايى نيروها در فاصلهى يك ركعت نماز، امكان پذير بوده باشد. «وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا»
10- هر چه مدّت نماز در جبهه بيشتر شود، فرصت دشمن براى حمله افزايش مىيابد. پس بايد حفاظت بيشترى داشت. در ركعت اوّل، داشتن اسلحه كافى است ولى در ركعت دوّم، هم اسلحه و هم ابزار دفاع. وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ ... وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ
11- خداوند، پيامبرش را از توطئهها و نقشههاى پنهانى دشمن آگاه مىكند. (با توجّه به شأن نزول كه وليد قصد كرد تا هنگام نماز جماعت حمله كند و با اين آيه طرح او لغو شد.)
12- حركت با اخلاص شما، سبب امدادهاى الهى در وقت خود است. (نزول اين آيه و فرمان نماز خوف، يك امداد الهى در مقابل آن توطئه بود.)
13- در جبهه، مراسم عبادى نبايد طولانى شود و كارهاى مانع هوشيارى، ممنوع است. «وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ»
14- از آرزوهاى دشمن، آگاه باشيد. «وَدَّ الَّذِينَ»
15- عبادت، وسيلهى غفلت از دشمن نشود. «تَغْفُلُونَ»
16- احتمال غفلت در مسلمانان واقعى ضعيف است. (كلمه «لَوْ» در جمله «لَوْ تَغْفُلُونَ» نشانهى اين معناست.)
17- با هوشيارى، بايد از امكانات نظامى و اقتصادى حفاظت كرد. «أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ»
جلد 2 - صفحه 148
18-