⚫️🔺⚫️🔺⚫️
🔸 یکی بود یکی نبود، عاقبت هر جوری بود
اومد اون روز بلا، توی دشت کربلا
بی نظیر بودن صحابهی آقا
دونه دونهاشون شجاع و با وفا
از جوون تا مو سپید همگی شدن شهید
نوبت مردای هاشمی رسید
اولین نفر نبود به غیر اکبر
اشبه الناس پیمبر، صاحب صولت حیدر
زد به قلب دشمنا، مثل شیر لا فتی
🔸ولی حیف ساعتی بعد، میون لشکر سعد
پیکرش بین عبا بود، گریونش خون خدا بود
تشنگی دیگه امون بریده بود
جون به لبهای حرم رسیده بود
علی اصغر چشماشو روهم گذاشت
دیگه تاب گریه کردنم نداشت
مشک آب و بچهها دادن به سقا
همه گفتن که ابالفضل، می رسه کنار دریا
عمو می ره آب بیاره، رو دلا مرحم می ذاره
دشمنای بی شمار، می ذارن پا به فرار
خزون خیمه میشه بازم بهار
🔸 یکی بود یکی نبود، میون آتیش و دود
تو دلا ولوله بود، عمود گرمی یک قافله بود
دیگه سقا راهی حرم نشد، خیمه ی عمو دیگه علم نشد
میگذره حالا هزار سال، از همون قصهی گودال
توی اون سرزمین پر از بلا، شده بر پا دو تا گنبد طلا
همه از نزدیک و دور، میرسن برا طواف این قبور
شبای جمعه حرم، داره مهمونای خیلی محترم
شبای جمعه پر از اشک چشای خواهرش
میرسه زمزمههای مادرش
بُنَیَّ قَتَلُوکَ، ذَبَحُوکَ، وَ مِنْ الْمَاءِ مَنَعُوک
🔸 اگه که خدا بخواد، یه روزی منتقم حسین میاد
یه روزی قرار عالمین میاد
یه روزی وقت سحر، می گه پیک خوش خبر
دیگه آقا اومده، نور زهرا اومده
نور دلها اومده، نور دلها اومده
✨
@entezareaftab
🍃🍃🍃