«ما شب بودیم» خورشید صبحدمان براده های طلایش را بر جان و جهان نثار می کند؛ ما شب بودیم روز می شویم گرم و شکوفا و غنچه می کنیم به رفتار شهد و شکر؛ آنک ما چه شیرین! آنک خورشید که در ماست گرم و روشن؛ سرشار براده های طلا چشم داشته ی صبحدمان دیگر! @taghimottaghi40