📛
اندر احوالات مروانبنحَکَم
(قسمت سوم)
🔸
مروان در جنگ صفین
مروان بعد از این که به معاویه در شام ملحق شد، به همراه وی در جنگ صفین بر ضد علی (علیهالسّلام) حضور پیدا کرد. وی پیشاپیش لشگر بر اسبی بور و چهار دست و پای سفید نشسته و شمشیر عثمان را حمایل کرده بود. وی از میان لشگر برخاست و گفت:
«ای معاویه، والله که من روز جنگ جمل دل از جان برگرفته بودم و تلاش میکردم که یا کشته شوم یا پیروز شوم. چون تقدیر نبود، میسّر نشد؛ ولی اکنون عذری نمانده و میدانم که مرگ من نزدیک است.
به خدا قسم که اگر علی را ببینم، با او در آویزم تا کشته شوم و از این غصّهها رها شوم.»
نیز در منابع آمده است که مروان بن حکم یکی از چندین نفری بود که از سوی معاویه بر پیمان حکمیت میان سپاه شام و عراق شهادت داد.
🔸
کارنامه سیاه مروان
سال ۴۲ هجری قمری، در دوران حکومت معاویه، چندی حاکم مدینه بود. در آن مدت در بسیاری از آشوب و فتنههای مدینه و شامات، شرکت داشت. او در وقتی که نامه یزید بن معاویه در اعلام مرگ پدرش و گرفتن بیعت از مخالفان به او رسید، از حاکم مدینه خواست تا از حسین بن علی (ع)، بیعت بگیرد و در صورت خودداری از بیعت، او را بکشد. مردم مدینه "مروان حکم" را در «واقعه حره» در زمان یزید از شهر مدینه بیرون کردند و علی رغم تعهدی که کرده بود و قسمی که خورده بود (که با سپاه شام باز نگردد) همراه آنان در جنگ «حره» شرکت کرد. پس از آن توسط "عبدالله بن زبیر" به شام تبعید و در شام ساکن شد. بعد از یزید در جریان کنارهگیری معاویه پسر یزید با حمایت طایفه «کلبیها» بر ضحاک بن قیس، غلبه کرد و سال ۶۴ هـ ق، بعد از کنارهگیری معاویة بن یزید از خلافت، مروان که آن زمان شیخ بنی امیه شناخته میشد، ادعای خلافت کرد و به خلافت رسید و مردم هم با او بیعت کردند. به نوشته برخی از تاریخنگاران، از جمله "مسعودی" او اولین کسی بود که به زور خلافت را به دست آورد، بدون اینکه رضایت جمعی مردم در کار باشد.
ادامه دارد...
منبع: پایگاه ویکی فقه
کانال تقویم نجومی
🌗─┅═ೋ❅🌍❅ೋ═┅─🌓
https://eitaa.com/joinchat/2654077208C165b6b5437