حکمت اوّل
علامه حسن زاده آملی
(۱۴۰۰-۱۳۰۷ آمل)
✍مگر می شود ما دین را از ریاضیات جدا بدانیم؟
امام صادق.علیه السلام. فرمودند:
اشیاء همه به هندسه (مقدار و اندازه) آفریده شده اند
✍به میرزا مهدی الهی قمشه ای
عرض کردم نظرشان درباره شعرا چیست؟
گفتند: تمام دیوان ها فدای دیوان چند تن؛
مُلّای رومی، نظامی، سعدی، حافظ، سنایی.
آقای الهی فرمودند:
شبی در مکه خواب دیدم که
این بیت باباطاهر را برایم این گونه می خواندند:
خوشا آنان که الله یارشان بی.
توکلّت علی الله کارشان بی.
✍یکی از بزرگان سفارش می فرمود که
سعی کنید نامحرم نباشید.
کسانی که دور از معارفند نامحرمند
به تعبیر امام صادق.ع. که فرمودند:
دلها باید شهر باشد
حصون امینه باشد
✍مدعّیان کاذب زیادند
✍علامه ابوالحسن قزوینی اول حرفی که به من زدند این بود که:
عِلمی که انسان ساز است عِلم عرفان و اخلاق است
انسان باید کتاب وجود خودش را درست بخواند
کلمات وجودی خودش را بفهمد
به قول شمس مغربی:
مرا به هیچ کتابی مکن حواله دگر.
که من حقیقت خود را کتاب می بینم.
✍علامه طباطبایی می فرمود:
آخرین مرحله سیر و سلوک عارف این است که
می رسد به جایی که می بیند آنچه را که از بیرون یافته است
همه درونی بوده است و حالا خودش شده است
✍امام صادق.ع. در آخر "توحید مُفَضَل" ارسطو را می ستاید
می فرمایند:
ارسطو از وحدت نظم عالَم
مردم را به وحدت ناظم و به وحدت صانع دعوت کرد
✍من از دین بدر آمدم
و دوباره دین را پذیرفتم
بنده دین آبایی ندارم
دین تقلیدی و طایفه ای ندارم
من اثنی عشریه به تحقیق شدم
✍حکماء فرموده اند:
نفس را مشغول بدار
و گرنه او تو را مشغول می کند
✍خواجه نصیر طوسی
از یک شکل هندسی
۴۹۷۶۶۴ حُکم هندسی استنباط کرده
✍عبارت شیوای شیخ رئیس ابوعلی سینا در دانشنامه علائی:
به هر نادانسته راهی است که به وی دانسته می شود
✍این کشمکش ها راجع به افکار، اشخاص و ادیان
هیچ گاه بکلی خاتمه نمی پذیرد
ریشه بسیاری از اختلافات و اتهامات "جهل" است
کرده ای تاویل حرف بِکر را.
خویش را تاویل کن نی ذکر را.
✍یک وقت مناسبتی پیش آمده بود
آقای (علامه) طباطبایی یک مقدار تبرّی می جُست از بعضی
از درس ها و محافل و آمد و شد ها
می فرمود:
مِثل این که مردم قدر عمر خود را نمی دانند
عمر خیلی ارزشمند است
جناب وصیّ.علیه السلام.فرمود:
همین طور که روز و شب از شما می گیرند
شما هم سعی کنید که از روز و شب چیزی بگیرید.
گفت و گو با علامه حسن حسن زاده آملی.
به اهتمام: محمد بدیعی.
ص ۳۳،۳۸،۳۹،۴۵،۴۶،۴۷،۴۸،۴۹،۵۶،۶۶،۸۵،۱۱۵،۱۱۷،۱۱۸