🔴 چگونه "هیچ کاری" نکنیم و تبدیل به "قهرمان منتقد" بشویم! 🔻درباره نامه جریان انحرافی موسوم به عدالت‌خواه دانشگاه تهران به 🔹اگر امروز با عقب‌ماندگی در مواجهیم، لازم است علل این تأخر را علاوه بر سطح نظام/ ساختار، در سطوح نهضت/ کنشگران نیز جستجو کنیم. ارجاع ناعدالتی‌ها یا رفع آن‌ها به ناکارآمدی‌های نظام‌مند و به طور مشخص نظام جمهوری اسلامی، البته حامل وجهی از است اما فقط بخشی از حقیقت نه تمام آن. 🔹بخش دیگر و البته دشوارترِ حقیقت آن است که چالش‌هایی، عدالت‌خواهی را از اثرگذاری بازداشته است. امروزه وجود پاره‌ای سازوکارها یا به شکل فزاینده‌ای به عقب‌ماندگی ما در عدالت دامن می‌زند؛ مسئله‌ای که پیش و بیش از آن شایسته پرداختن است اما این است که کنش عدالت‌خواهانه برای تقابل با این رویه‌ها نیازمند بازسازی و توانمندسازی است. 🔹ما با متغیرهایی مواجهیم که طی یک دهه‌ی اخیر، سیمای کنشگری اجتماعی و به طور خاص سیمای کنشگری عدالت‌خواهانه را متفاوت کرده‌اند. در این میان مهم‌ترین مؤلفه با فاصله بسیار، پیدایی شبکه‌های اجتماعی (به ویژه با لحاظ الگوی مصرف ایرانی) است. 🔹یک دهه پیش کُنِش جمعی عدالتخواهانه در محیط‌های اجتماعی یا دانشجویی نیازمند اجتماع انسان‌های متعددی بود. این انبوهه‌های انسانی امکان‌های فراوانی برای اقدام و تغییر پیش‌روی کنشگران قرار می‌داد. امروز اما اوضاع این چنین نیست. 🔹به عنوان نمونه این احتمال وجود دارد که یک تشکل دانشجویی حتی از عضوگیری یک درصد دانشجویان دانشگاه یا حتی دانشکده‌ی خود باز بماند اما به مدد بستر شبکه‌های اجتماعی بتواند «کاری» کند که طی کمتر از 12 ساعت دیده شود. نه فقط در جهان آنلاین دیده شود بلکه در اصلی‌ترین شبکه‌های ماهواره‌ای موضوع گفتگو قرار بگیرد. 🔹در این‌جا یک کنشگر بی‌هیچ کُنشی و تنها با نوشتن چند خط نامه تبدیل به یک قهرمانِ منتقد می‌شود. قهرمان آنلاینیسم بدون انجام هیچ «عمل» و اقدامی، صرفا با انجام یک کار (ناکار) زاده می‌شود. این بی‌عملی یا انجام ناکار از مهم‌ترین محاق‌های است که عدالت‌خواهانه را به بدل ساخته و نهضت را چون نظام، در عقب‌ماندگی عدالت شریک ساخته است. 🔹سوژه‌ی آنلاین یا قهرمان آنلاینیسیم، با بی‌عملی ساخته می‌شود؛ پس اصولاً یک ضد قهرمان است. فرض کنیم یک گنشگر بخواهد در مسیر پاسخگوکردن تلاش کند. «مسیرِ عمل» مسیر پاسخگوکردنِ ناپاسخگویان است و نیاز به تلاش و عِده و عُده دارد. سوژه آنلاین منفرد است و انبوهی از انسان‌ها و امر انسانی را در اختیار ندارد، پس به مسیر بی‌عملی می‌رود. مسیری که از ناپاسخگویان آغاز نمی‌شود. از کسی شروع می‌شود که بیشترین دیدار و گفتگوی آزاد با دانشجویان را داشته و دارد. مسیر ناکنشگری از بهانه و کنایه آغاز می‌شود؛ کاری به دیگران ندارند اما به رهبری که سال‌هاست ده‌ها دیدار دانشجویی دوره‌ای و اقتضایی داشته طعنه می‌زنند که بیست‌سال است به محیط دانشجویی نیامده است!