🌥 پگاهنگار 🌥
فقرِ مدرن
ـــــــــــــــــــــــــ
در «فقرِ مدرن»، شما در دریایی از انواعِ امکانات و لوازمِ رفاهی غرق هستید و دائما نیز به میزان آنها افزوده میشود، اما هیچگاه احساسِ فقر، بدبختی و نارضایتی از وجودِ شما زائل نمیگردد. این در حالی است که پیشینیان از یکدهم و یا شاید یکصدمِ امکاناتی که در اختیارِ شماست برخوردار نبودهاند، اما از آن جنس احساسِ فقر، افسردگی و نارضایتی که سراسر وجودِ انسانِ مدرن را فراگرفته است، عاری بودهاند.
براستی چرا حجمِ بینظیر و فزایندهی تمتّعات و بهرههای دنیوی، نهتنها احساسِ رضایت را به انسانِ مدرن هدیه نداده، بلکه آرامش و قرار را نیز از وی ستانده است؟ چرا تسهیلاتِ دنیوی، نه تنها موجبِ آسان شدنِ زندگیِ چندروزهی ناسوتیِ انسانِ مدرن نشده، بلکه سختی و مشقّتِ طاقتفرسایی را برای وی به ارمغان آورده است؟
مدرنیته «احساسِ نیازِ کاذب» را در انسان به حدّ بیشینه میرساند و از آنجا که این دنیای محدود اساسا ظرفیّت و تواناییِ برآورده کردنِ همهی نیازهای انسان را ندارد (زیرا انسان موجودی بینهایتطلب است)، لذا مسیرِ دوندگیِ بیامانِ انسانِ مدرن برای کسبِ مطامعِ دنیوی، خطّ پایانی جز افسردگی و سرخوردگی نمیتواند داشته باشد.
انسانِ مدرن به آرزو و طمعِ آنکه «دنیا» به او روی خوش نشان دهد و به وی کامیابی و احساسِ رضایت بخشد، تمامِ همّ و غمّ خود را برای جلب و کسبِ بیش از پیشِ جلوهها و زیورهای فتّانهی آن مصروف میسازد؛ غافل از آنکه مَثَلِ دنیا مَثَلِ آن «عروسی» است که به محضِ پای نهادن در خانهی همسر، تمامِ آرامش و داروندارِ آن شوهرِ بختبرگشته را یکجا از وی میستاند و نهایتِ امر نیز چیزی نیست جز طلاق:
جمیلهایست عروسِ جهان ولی هُش دار
که این مخدّره در عقدِ کس نمیآید
حافظ
✍
ابَرشاگرد
🇮🇷
تحلیل سیاسی و جنگ نرم
http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032