4- دقت کنیم که اروپا، دو سیاست متناقض «اعلامی» و «اِعمالی» را در پیش گرفته است. ادعای آنها، حفظ برجام است و عمل آنها، نقض کامل تعهدات بلکه عمل معکوس آن. یک مسئله این است که دولت و وزارت خارجه ما نه بر اساس رفتار ضد برجامی اروپایی‌ها بلکه مطابق با وعده آنها رفتار کنند؛ حال آنکه اروپا یک سال است عملا از برجام خارج شده است. نام معطلی و تاخیر فاز در واکنش را نمی‌توان به خاطر تلقین فریبکارانه اروپایی‌ها، «صبر راهبردی» گذاشت. چرا باید ایران صبر و تعلل پیشه کند، در حالی که اروپا نمی‌خواهد پای برجام بماند؟! تحرکات اروپا در چند مقطع طی 14 ماه گذشته، معطل کردن و مهار ایران به جای انجام تعهدات بوده است. آنها در همین چند هفته اخیر کوشیدند با تحریف و فریب و تهدید، ما را از تلافی بازدارند و ضرب اقدام متقابل ایران را بگیرند. آخرین بار، بسته توخالی اینستکس را جای تعهد خود برای خرید نفت و لغو تحریم‌های مالی و بانکی گذاشتند و همزمان، انگلیس اقدام به توقیف نفتکش حامل نفت ایران کرد. وزیر خارجه آلمان هم در سفر به تهران مدعی شد اگر درخت برجام میوه نداده، از سایه آن استفاده کنید! 5- دفتر ماکرون پریشب، پس از گفت‌و‌گوی تلفنی او با آقای روحانی ادعا کرد «دو طرف درباره ایجاد شرایط از سرگیری مذاکرات هسته‌ای تا پانزدهم جولای (۲۴ تیر) توافق کرده‌‌اند». چه مذاکره‌ای؟ مگر موضوع مبهم و تعهد توافق نشده‌ای وجود دارد؟! قطعا از سرگیری مذاکرات در حالی که جنازه توافق برآمده از دو سال مذاکره، زیر پای اروپا و آمریکاست، به تعبیر آقای روحانی دیوانگی است. قطعا مذاکره مجدد اتفاق نخواهد افتاد. اما اثر این فضاسازی حریف چیست؟ گرفتن ضرب اقدام متقابل ایران. بعد از 14 ماه مهلت، آیا تردیدی وجود دارد که اروپا عملا از برجام خارج شده و نمی‌خواهد به مسئولیت خود عمل کند؟ با وجود قطعیت عهدشکنی اروپا، کاهش تدریجی تعهدات از سوی دولت ما آن هم به فاصله هر دو ماه یک بار، اقدامی ناکافی است که می‌تواند اثر بازدارنده «اقدام متقابل» را مهار کند. اقدامات دولت در این طرف، نباید به شکل دست‌انداز در مقابل قدرت بازدارندگی عمل کند؛ نظیر مذاکره‌ای که همین دو هفته قبل در وین درباره اینستکس توخالی انجام شد. چگونه وزیر خارجه و معاون او، اینستکس را مثبت و دارای ارزش راهبردی خواندند، در حالی که به تعبیر آقای روحانی «اینستکس توخالی به هیچ دردی نمی‌خورد» و به تعبیر خود آقای ظریف، «اروپا هیچ کدام از یازده تعهد خود را در برجام انجام نداده است.»؟! 6- یک گفت‌و‌گوی تلفنی واجد کدام اهمیت است که آقای عراقچی می‌گوید «تماس آقای روحانی و ماکرون سازنده بود. تمایل برای پیدا کردن راه‌حل، مشهود است و اراده آن وجود دارد. دور جدید گفت‌وگوها برای رسیدن به راه‌حل منطقی آغاز شده است.»؟ ما اکنون در دی‌ماه 94 که اجرای تعهدات غرب آغاز شد یا حتی اردیبهشت 97 که آمریکا از توافق خارج شد، قرار نداریم. بلکه کوهی از تجربه تلخ و ‌اشباع‌شده را درباره اروپا پشت سر گذاشته‌ایم و ضرورت دارد رویکرد ما نیز طبق همین تجربه تغییر کند. برجام، تعهد متقابل بود اما در عمل مسخ شد و به تعهد یکطرفه تغییر ماهیت داد. واقعا تعهد بانکی اروپایی‌ها، اینستکس بود که معاون وزیر خارجه می‌گوید «فعلا اروپایی‌ها فقط در حوزه بانکی توانسته‌اند اقدامی عملیاتی انجام دهند که حاصل آن اینستکس است»؟ خطای راهبردی دولت که غرب را تا همین اواخر دچار سوءمحاسبه کرد، این بود که پای حداقل‌ها و خطوط قرمز خود نایستاد و جز حفظ برجام به هر قیمت، به خط قرمز دیگری اهمیت نداد، ولو ضرورت برداشتن تحریم‌ها. بنابراین در حالی که طبق برجام باید ما و اروپا از آمریکا به خاطر نقض برجام (ضمیمه قطعنامه 2231 شورای امنیت) شکایت می‌کردیم، آمریکا پرونده ایران را به شورای امنیت می‌برد و موضوع نشست آژانس می‌کند؛ نمایندگی دائم ما در وین هم در توییتر، اقدام آمریکا را «طنز تلخ» می‌خواند. 7- در آن سو، در حالی که توقیف نفتکش قبل از برجام سابقه نداشته، راهزنان دریایی انگلیس، نفتکش حامل نفت ایران را در تنگه بین‌المللی جبل الطارق متوقف می‌کنند. بهانه، تحریم‌های ضد سوری اتحادیه اروپاست و حال آنکه انگلیس از اتحادیه خارج شده است. این اقدام، نقض صریح برجام است. آنها در حالی که از ایران می‌خواستند در برجام بماند، از همه طرف به برجام شلیک می‌کنند. سه دولت اروپایی متعهد شده بودند ضمن مقابله با تحریم بانکی و مالی، از ایران نفت بخرند. اما نه تنها چنین نکردند، بلکه انگلیس حتی علیه فروش نفت ایران کارشکنی می‌کند. نکته قابل تامل اینکه پیش از برجام، روزانه بین 1/2 میلیون تا 1/5 میلیون بشکه نفت می‌فروختیم و قیمت به خاطر شرایط ملتهب بازار، تا 100 دلار هم صعود کرد اما اکنون همین صادرات و قیمت آن به خاطر کارشکنی و عملیات تاخیری اروپا، دچار کاهش قابل توجه شده است. ادامه دارد