🔴 کاری که جواد رضویان در برنامه عصر جدید کرد 🔹از آخرین باری که در عرصه فرهنگی قلم زده‌ام بیش از یک دهه می‌گذرد و سال‌هاست از کوی فرهنگ به سیاست کوچ کرده‌ام 🔺اما دیشب صحنه‌هایی از قاب تلویزیون دیدم که حیفم آمد در این رابطه چیزی ننویسم 🔹سیدجواد رضویان، کمدین معروف، مهمان دیشب برنامه پرمخاطب عصرجدید در سیما بود 🔺جوان بانمک قمی که سال‌ها با شیرین‌کاری‌های خود لحظات شادی را برای هموطنانش رقم زده است 🔹مردم همیشه رضویان کمدین را جلوی چشمانشان دیده بودند اما این بار خود سیدجواد آمده بود بدون روتوش 🔺با همان لبخند همیشگی وارد صحنه شد با ظاهری ساده شبیه به بسیاری از مردمان کشورش 🔹نه لباس‌های عجیب و غریب برتن داشت، نه موهابش را دم اسبی بسته بود و نه خبری از ادا و اطوارهای افرادی که فکر می‌کنند تافته جدابافته جامعه خود هستند 🔺ساده، بی‌ریا و متواضع رفتار می کرد و با همین سادگی کلامش در جان مخاطبانش می‌نشست 🔹از خودش گفت، از ورودش به عرصه هنر و خانواده‌ای مذهبی که در این وادی سد راهش بود 🔺 و بعد از برهه خاص زندگی‌اش پرده برداشت که تا حال آن را فاش نکرده بود 🔹برهه‌ای 11 ماهه در 20 سال پیش که دچار پوچی و افسردگی شدیده شده بود بخاطرعجب و غرور ناشی از شهرت 🔺از لحظات غروب می‌گفت که برایش به صدا درآمدن ناقوس مرگ بود و دوبار وصیت‌نامه‌ای که به نوعروسش داده بود 🔹مرگ را در جلوی چشمانش حس کرده و خوابش را هم دیده بود که بعد از باران سوم پائیز کارش تمام است 🔺و حالا همان خانواده‌ای که سد راهش در وادی هنر بود، از چاه‌ویل افسردگی و بن‌بست پوچی نجاتش می‌دهند. 🔹نوبت به توصیه کمدین معروف به جوانان جویای نام مسابقه می‌رسد با کلماتی ساده اما عمیق و پرمعنا 🔺«اون بالاسری نخواد برگی از درخت نمی‌افته» جمله‌ای که چند بار آن را تکرار می‌کند؛ ظاهرا ساده و عامیانه است اما ترجمه عینی آیه 59 سوره انعام و یکی از شاهکارهای کلام وحی 🔹راز موفقیت را توکل به خدا، دعای والدین، تلاش فردی معرفی می‌کند و شرط آن نیز مغرور نشدن 🔺با کلام دل‌نشینش باورهای غلط و دستگاه محاسباتی بخشی از جوانان امروزی را که منتظر در زدن شانس یا حمایت این و آنند به هم می‌ریزد 🔹و حضاری که با این سخنان صادقانه به وجد می‌آیند 🔺و اشک‌هایی که از چهره‌ها سرازیر می‌شود حتی آن خانمی که خیسی چشمانش را کسی ندیده بود 🔹مسلمان همین نگاه در تک‌تک‌خانه‌های ایرانی که شاهد این برنامه بودند حاکم بوده است 🔺رفتارهای دیشب رضویان را مقایسه می‌کنم با رفتار بر خی همسلکانش 🔹با آن کمدینی که چندی پیش به کانادا رفته بود 🔺برای اینکه مخاطب خارج نشین خود را بخنداند به هر خفتی تن می دهد 🔹 می‌گوید در تهران همه اخمو و عصبی هستند حتی سگها و در غرب همه به هم لبخند زده و صبح بخیر می‌گویند 🔺و از زدن هر جفتکی به کشور و هم‌میهنانش دریغ نمی‌کند تا شاید بتواند دل آنسوی آبی‌ها را به دست آورد 🔹یا آن خانمی که در مرگ گربه خانگی‌اش استوری گذاشته که دیگر هیچ انگیزه‌ای برای زندگی ندارد 💢دیشب رضویان نشان داد که می‌شود سلبریتی و محبوب بود اما به ارزش‌های زیبای ملی و مذهبی جامعه خود پشت نکرد ✍🏻