مصلحت‌اندیش‌ترین عدالت‌خواه -۲ حضرت در عین حال حتی در جنگ جمل، کوشید روحیات زبیر را چنان مدیریت کند که از جنگ کناره بگیرد و آتش فتنه فروکش کند؛ موفق هم شد اما پسر شوم زبیر (عبدالله)، دوباره پدر را تحریک به جنگ کرد. با این وجود، امام از سپاه خود خواست، وقتی زبیر از جنگ کناره گرفت، کاری با او نداشته باشند. اما یکی از تندروها که بعدا جزو شورشیان خوارج شد، خلاف امر امام، زبیر را کشت! 4- امیر مومنان(ع)، اختلافات جدی و روشنی با خلفای سه گانه داشت و بارها با صراحت، اعتراض و انتقاد و مرزبندی کرد. در عین حال، جانب تقوا و رعایت مصلحت امت را هرگز رها نکرد و در خیرخواهی و دلسوزی برای خلفا سر سوزنی کم نگذاشت. خلیفه سوم، به اعتبار سیره‌اش بارها مورد اعتراض عمومی قرار گرفت و خانه‌اش به محاصره مردم درآمد. مردم تشنه عدالت، خشمگین بودند و حتی بیم کشته شدن خلیفه بود. بنابراین امام، بارها حسنین علیهماالسلام را سپر بلای صیانت از خانه خلیفه کرد تا فتنه، دامنگیر جامعه اسلامی نشود. خلیفه در یکی از آخرین موارد، نامه‌ای را از طریق عبدالله ابن عبّاس فرستاد و از حضرت خواست به ملك خود در ينبع برود تا هیجان مردم براى نامزد نمودن او به خلافت بخوابد. امام در پاسخ (خطبه 240 نهج‌البلاغه) می‌فرماید «...وَالله لَقَدْ دَفَعْتُ عَنْهُ حَتَّى خَشِيتُ أَنْ أَكُونَ آثِماً. او جز اين نمى‌خواهد كه من چون شتر آبكش باشم، با دلوى بزرگ پيش آيم و پس روم. به من فرستاد تا بيرون روم، سپس فرستاد تا باز گردم و اكنون فرستاده است تا بيرون شوم. به خدا كوشيدم آزار مردم را از او باز دارم (از او دفاع کردم)، چندان كه ترسيدم در اين كار گناهكار باشم». 5- نمونه دیگر، هنگامي است كه خلیفه دوم براى رفتن به جنگ با روميان، با حضرت مشورت کرد. احتمالا هر مخالفی در چنان فرصتی، بی‌تردید طرف مقابل را برای واگذاشتن پایتخت و رفتن به میدان پر خطر جنگ تشویق می‌کند. اما امام در خطبه 134 و در پاسخ این مشورت‌خواهی فرمود «خدا براى مسلمانان عهده‌دار شده كه حوزه مسلمانى را نيرومند سازد، تا حرمتشان مصون ماند و دشمن بر آن نتازد... هرگاه خود به سوى دشمن بروى و با آنان روبرو شوى و آسیب و بلایی متوجه تو شود، مسلمانان تا دورترين شهرهاى خود، ديگر پناهگاهى ندارند و پس از تو كسى نيست تا به او پناه ببرند. بنابراین مردی شجاع و کارآزموده به سوى دشمن بفرست، و کسانى را همراه او کن که جنگاور و خیرخواه باشند، اگر خداوند پیروزیت داد، همان است که دوست دارى، و اگر مسئله‌اى دیگر پیش آمد، باز پناه مردم و مأمن مسلمین خواهى بود». 6- با این همه که درباره مصلحت‌اندیشی امیر مومنان نوشتیم، مجددا باید تاکید کرد امام در اثر شدت حق‌خواهی و عدالت‌طلبی، مغضوب طیف‌های گوناگون واقع شد. او اگر کمترین سازشکاری و حق‌فروشی روا می‌داشت، در چهار سال و نه ماه خلافتش، سه جنگ به آن حضرت تحمیل نمی‌شد؛ همچنانکه احتمالا دو دهه از خلافت و اِعمال ولایت باز نمی‌ماند. چنان پرهیزگاری و صبر و استقامت و پای خدا نوشتن‌هایی که گاه تلخ‌تر از زهر و گلوگیر‌تر از استخوان بود، اسلام و امت اسلامی را پاسداری کرد و معجزه انقلاب اسلامی را در پس 1400 سال غربت دین بر پا کرد. اکنون امهات مسائل پیش روی ما، مشابه همان‌هایی است که پیش روی امیر مومنان (ع) بود و باید به سیره جامع حضرت اقتدا کرد تا بتوان گفت «الحمد لله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایهًْ علی بن ابیطالب علیه‌السلام» ...