🔴 مگر ما از جامعه زمان پيغمبر و اميرالمؤمنين قرص تر و محكم تريم؟ 🔻برخی می گویند «عدالت نُمایی ستمگری» و «ستمگری در لباس عدالت خواهی» بهمراه «جهل مقدس»، «خرافات» و عواملی از این دست، از علل قتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام است. اما آیا حقیقتاً این علل اصلی اند؟ 🔹واقعیت این است که در هیچ کتاب تاریخی، قاتلین حضرت اباعبدالله، عدالتخواه نبودند و ادعای نداشتند؛ یا طبق خرافات و به اسم دین، حسین بن علی را به شهادت نرساندند. بله جامعه زمان حضرت خرافاتی شده بود اما عموم مردم می دانستند که پیامبر کیست؛ امیرالمؤمنین علی کیست؛ عموم مردم حق و باطل را می شناختند. عموم بزرگان نظیر عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن جعفر و عموم مردم بر دیانت و معنویت و علم حضرت، شهادت می دادند و برای حضرت احترام قائل بودند. اما چه شد که بخشی از مردم بنی امیه را همراهی کردند. 🔸بهتر است دلایل را از زبان خود حضرت اباعبدالله(ع) بشنویم آنجایی که در ‎ علت انحراف جامعه را سکوت علما و بزرگان در برابر ستمگران و ظالمان و عدم دفاع از حقوق مستضعفان و مظلومان و فراموشی امر به معروف و نهی از منکر حاکمان می دانند. مطالعه این خطبه در کنار عزاداری ها واجب است. 🔻رهبر انقلاب علل حادثه کربلا را خیلی زیبا تحلیل می کنند؛ایشان در 20 خرداد سال 75 اینگونه حادثه کربلا را ریشه یابی می کنند: 🔹«جا دارد ملت اسلام فكر كند كه چرا پنجاه سال بعد از وفات پيغمبر، كار كشور اسلامی به جايی رسيد كه مردم مسلمان - از وزيرشان، اميرشان، سردارشان، عالمشان، قاضی‌شان، قاری‌شان - در كوفه و كربلا جمع شدند و جگر گوشه‌ی پيغمبر را با آن وضع فجيع به خاك و خون كشيدند؟! 🔸اگر در جامعه‌ای، آن نوعِ خوبِ خواصِ طرفدارِ حق؛ يعنی كسانی كه می‌توانند در صورت لزوم از متاع دنيوی دست بردارند، در اكثريت باشند، هيچ وقت جامعه‌ی اسلامی به سرنوشت جامعه‌ی دوران امام حسين عليه‌السّلام مبتلا نخواهد شد و مطمئنّاً تا ابد بيمه است. اما اگر قضيه به عكس شد و نوع ديگرِ خواصِ طرفدار حق - دل سپردگان به متاع دنيا. آنان كه حق شناسند، ولی درعين‌حال مقابل متاع دنيا، پايشان می‌لرزد - در اكثريت بودند، وامصيبت است! 🔹اصلاً دنيا يعنی چه؟ يعنی پول، يعنی خانه، يعنی شهوت، يعنی مقام، يعنی اسم و شهرت، يعنی پست و مسؤوليت، و يعنی جان. اگر كسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترك كنند و آن‌جا كه بايد حق بگويند، نگويند، چون جانشان به خطر می‌افتد، يا برای مقامشان يا برای شغلشان يا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزديكان و دوستانشان، راه خدا را رها كنند، اگر عده‌ی این‌ها زیاد باشد آن وقت دیگر واویلاست. آن وقت حسين‌بن‌علی‌ها به مسلخ كربلا خواهند رفت و به قتلگاه كشيده خواهند شد. 🔸آن وقت، يزيدها بر سرِ كار می‌آيند و بنی‌اميّه، هزار ماه بر كشوری كه پيغمبر به وجود آورده بود، حكومت خواهند كرد و امامت به سلطنت تبديل خواهد شد، امامت به سلطنت تبديل خواهد شد! 🔹وقتی خواصِ طرفدارِ حق، يا اكثريت قاطعشان، در يك جامعه، چنان تغيير ماهيت می‌دهند كه فقط دنيای خودشان برايشان اهميت پيدا می‌كند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحليل و تقليل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر می‌شوند حاكميت باطل را قبول كنند و در مقابل باطل نمی‌ايستند و از حق طرفداری نمی‌كنند و جانشان را به خطر نمی‌اندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسين‌بن‌علی عليه‌السّلام - با آن وضع - آغاز می‌شود. 🔸دورانِ لغزشِ خواصِ طرفدارِ حق، حدوداً هفت، هشت سال پس از رحلت پيغمبر شروع شد. قضايا، كمتر از يك دهه پس از رحلت پيغمبر شروع شد. ابتدا سابقه‌داران اسلام - اعم از صحابه و ياران و كسانی كه در جنگهای زمان پيغمبر شركت كرده بودند - از امتيازات برخوردار شدند كه بهره‌مندی مالی بيشتر از بيت‌المال، يكی از آن امتيازات بود. چنين عنوان شده بود كه تساوی آنها با سايرين درست نيست و نمی‌توان آنها را با ديگران يكسان دانست! اين، خشتِ اوّل بود. 🔹مگر ما از جامعه زمان پيغمبر و اميرالمؤمنين قرص تر و محكم تريم؟ چه كار كنيم كه آن طوري نشود؟ اگر امروز من و شما جلوي اين قضيه را نگيريم -ممكن است 50 سال ديگر، ممكن است 5 سال ديگر، ممكن است 10 سال ديگر- يك وقت ديديد جامعه اسلامي ما هم، كارش به آن جا رسيد! تعجب نكنيد.» 🔻منبری های بزرگوار؛ اگر می‌خواهید انگیزه‌های قتل حضرت حسین علیه السلام را در ایام برای جوانان بگوئید، اینها را بگوئید. بگوئید که امر و نهی حاکمان فراموش شد، بی‌عدالتی حاکم شد، مظلومان زیر پای ظالمان له شدند، همه ترسیدند علیه ظلم بشورند در نتیجه فاجعه اتفاق افتاد. @tahlile_siasi @tahlile_siasi