. گفت‌وگوی کیهان با سردار نوعی‌اقدم حاج قاسم، چگونه ناممکن ها را ممکن می کرد؟ ♦️حاج قاسم با خصوصیاتش نه بر جسم من، نه بر تجربه من، نه بر سابقه من و ... بلکه بر دل من سیطره یافته بود. «می‌کِشمت سوی خویش، این کشش قلبهاست/ قلب تو گر آهن است، قلب من آهنرباست» او با شناخت دقیقی که نسبت به افراد تحت امرش حاصل می‌کرد بر دل آنها سیطره می‌یافت. 🔹در دفاع مقدس اگر من فقط در رکاب شهید مهدی باکری بودم اما در جنگ با تروریست‌ها انگار من در رکاب هر دو بزرگوار در حال نبرد بودم. دو بار در سوریه آقا مهدی به کمک من آمد و غیرممکن را ممکن کرد، چرا که من از فرمول شهید باکری در آن موقع استفاده کرده بودم. آقا مهدی می‌گفت: در هر غیرممکنی به شرط اخلاص اگر به خدا توکل کنی و به خط بزنی خداوند غیرممکن را برایت ممکن می‌گرداند. ♦️از مؤلفه‌های شخصیتی فرماندهان جنگ در دنیا یک مورد قبول خطر است. یکی از ویژگی‌های همة فرماندهان باید این باشد که قبول خطر کنند ولی فرمانده‌ای که قبول خطر می‌کند گام کوتاه برمی‌دارد. حاج قاسم استثنائی‌ترین فرمانده‌ای بود که قبول خطر می‌کرد و گام بلند برمی‌داشت. خدای عالم شاهد است و الان هم که می‌گویم تحت تأثیر قرار می‌گیرم. https://b2n.ir/405591 🔹نقشه را در دست می‌گرفت، ماژیک را برمی‌داشت، همه فرماندهان حاضر در جلسه نفس‌شان حبس می‌شد و پیش خودشان می‌گفتند الآن حاج قاسم می‌خواهد به چه کسی چه مأموریتی بدهد؟! روی نقشه یک مسافت طولانی را با ماژیک علامت می‌زد و می‌گفت مثلا تو از اینجا به آنجا برو. باید هم قبول خطر می‌کردیم و هم گام بلند برمی‌داشتیم. ♦️به لحاظ روانی، محاسباتی، و تجزیه و تحلیل، صد درصد دشمن را به هم می‌ریخت. همیشه دشمن از حرکت حاج قاسم غافلگیر بود. همیشه دشمن از جایی که فکر نمی‌کرد حاج قاسم می‌زد. با آن قانونی که فکر نمی‌کرد حرکت می‌کرد. این از ویژگی‌های منحصر به فرد ایشان بود. 🔹متن گفت و گو را اینجا بخوانید: http://kayhan.ir/ @tahlile_siasi @tahlile_siasi