بازی شبکه نفوذ در جهان دو قطبی و سه قطبی -۱ 1- غرب، از طریق دو گروه به کشورهای رقیب (هدف) آسیب زده است؛ «ساده ‌لوحان خام‌اندیش» و «خائنان استخدام شده». سرویس‌ های جاسوسی آمریکا و انگلیس، هم وطن‌ فروشانی را تور کرده و به خدمت گرفته‌اند؛ و هم، روی خام‌اندیشی و مرزبندی نداشتن برخی دیگر نسبت به غرب حساب باز کرده‌اند. غرب از کج کارکردی این دو طیف، سود جسته و نقشه‌های خود را پیش برده است. 2- محافل اطلاعاتی و سیاسی غرب، با واسطه‌هایی به میخائیل گورباچف رئیس ‌اتحاد جماهیر شوروی (ابرقدرت رقیب) باوراندند که اگر برخی تغییرات سیاسی و اقتصادی مطلوب آنها را انجام دهد، با گشایش در روابط و شراکت از سوی غرب مواجه خواهد شد. او هم اعتماد کرد و پذیرفت. اما این کافی نبود. آنها قبلا بوریس یلتسین را به خدمت گرفته و از طریق وی، به گورباچف برای خودزنی‌های سیستماتیک بیشتر فشار می‌آوردند. استراوب تالبوت مدير دفتر مطبوعاتي مجله تايم در مسكو -كه بعدها معاون وزارت خارجه آمريكا شد- در اين باره مي‌گويد: «نقش‌ها بين كاركنان دفتر رياست جمهوري آمريكا تقسيم شده بود. عده‌اي با گورباچف و برخي ديگر با يلتسين در تماس مداوم بودند. به گورباچف اطمينان مي‌دادند كه در نهايت غرب طرف او را خواهد گرفت و همزمان يلتسين را تشويق مي‌كردند كه اگر او بر ضعف‌هاي ساختاري شوروي تاكيد كند غرب از او حمايت خواهد كرد». 3- نمونه دیگر از نفوذ دو لایه، در سرنوشت غمبار افغانستان قابل مشاهده است. هنگامی که مجاهدان افغانستانی با ‌اشغالگران شوروی می‌جنگیدند، آمریکا (با کمک انگلیس) سران بخشی از جنگجویان را که طالبان بعدی را تشکیل دادند، تحت حمایت گرفتند و آنها با وجود ادعای مسلمانی، به این تحت‌ الحمایگی «نه» نگفتند. برخی از سر خام‌اندیشی و برخی به خاطر استخدام شدگی. بدنه هم که اغلب خبر نداشتند هزینه‌ها و ایدئولوژی مدارس‌شان را سعودی‌ها با هدایت سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس و پاکستان تامین می‌کنند. نتیجه، حاکمیت دو دهه ویرانی و ترور و فساد و نابودی سرمایه‌ های ملت افغانستان بوده؛ چه از طرف طالبان، چه از جانب ‌اشغالگران که به بهانه طالبان و القاعده آمدند، و چه توسط دولت فاسد و غربگرای ‌اشرف غنی که مردم را منزجر کرده و موجب شده بود در برابر بازگشت مهندسی شده طالبان، بی‌تفاوت یا منفعل و ناتوان شوند. 4- وقتی آمریکا و انگلیس توانسته باشند با آن سطح بالای نفوذ (مستقیم یا فکری)، شوروی را به پرتگاه فروپاشی بکشانند، هیچ استبعادی ندارد که سفیر روسیه در تهران را - با استخدام یا فریب و تحمیق- وادار به انتشار عکسی مشترک همراه سفیر انگلیس کنند؛ عکسی که موجب انزجار مردم ایران شود. این صحنه‌سازی در حالی است که احمق‌ترین افراد هم می‌فهمند امروز نه اثری از امپراتوری اتحاد جماهیر شوروی مانده و نه بریتانیای کبیر، که طرفین بخواهند خاطرات هشتاد سال قبل‌ اشغال ایران (در دوره منحط رضاخان) را زنده و مردم ایران را منزجر کنند. 5- همین جا لازم است درباره سریال تله‌گذاری و بازی دادن روس‌ها از سوی غرب، سند دیگری را مرور کنیم. زبیگنیو برژینسکی (مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا) خرداد 96 به نشریه نوول ابزرواتور گفت: «در روایت رسمی گفته می‌شود سیا کمک به مجاهدین افغانی را بعد از اینکه ارتش شوروی، افغانستان را در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹‌ اشغال نمود، آغاز کرد. اما واقعیت، شش ماه قبل از ‌اشغال بود که کارتر، اولین کمک مستقیم و مخفیانه را برای مخالفین رژیم هوادار شوروی در کابل فرستاد. من به پرزیدنت نوشتم کمک‌ها، ارتش شوروی را به دخالت تحریک می‌‌کند. عملیات سرّی، این تاثیر را داشت که شوروی را با پای خودش به تله بیندازد. روزی که روس‌ها از مرز گذشتند، من به کارتر نوشتم ما این فرصت را داریم که به روس‌ها «جنگ ویتنام‌‌شان» را عرضه کنیم. برای ده سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت و ناامیدی به بار آورد و در نهایت باعث فروپاشی امپراطوری شوروی شد». برژینسکی همچنین در میان شماری از «جنگجویان ضد شوروی» می‌‌گوید «ما اعتقاد عمیق طالبان به خدا را می‌‌دانیم و مطمئن هستیم که آنها در این مبارزه پیروز خواهند شد. زیرا شما بر حقید و خدا با شماست». 6- بلافاصله پس از انتشار تصویر مشترک سفیران روسیه و انگلیس، غربگرایان چنین القا کردند که روسیه با انگلیس دست به یکی کرده است. این در حالی است که دولت روسیه در همین چند ماه اخیر در فاز درگیری شدید با انگلیس قرار داشته و کار حتی تا تهدید نظامی پیش رفته است. در پی افزایش تنش‌ها، دولت روسیه، دستور اخراج خبرنگار بی‌بی‌سی را صادر کرد. پیش از آن هم وابسته نظامی انگلیس، به وزارت دفاع روسیه احضار شد. همچنین وزارت خارجه روسیه، سفیر انگلیس را برای ابلاغ یک «پیام اعتراض‌آمیز تند» احضار کرد. این تنش در پی ورود ناو انگلیسی به آب های سواحل «کریمه» اتفاق افتاد. 🔻ادامه دارد🔻