تحلیل سیاسی _ فرهنگی-اجتماعی
⭕️ یه نماینده مجلس یازدهم غلط اضافه کرد و انقلابی‌ها هم بلافاصله کارش رو محکوم کردند و خواستار برخور
معمولا در اتهام‌زنی‌های اخلاقی و امنیتی یک تقسیم کار مشخص در میان رسانه‌های رسمی و غیررسمی اصلاح‌طلب صورت می‌گیرد. بدین ترتیب که افراد یا رسانه‌های غیررسمی اسم فردی را به‌عنوان پرستو مطرح می‌سازند و این ادعا را مدام در فضاهای غیررسمی تکرار می‌کنند. در ادامه و پس از اینکه سوالاتی در ذهن مردم شکل گرفت، رسانه‌های رسمی سعی می‌کنند نام فرد را با القابی که یادآور چنین ادعایی باشد، در اذهان زنده نگه دارند. در این شرایط، مردم که پیش‌تر با سوالات پراکنده، غیرمعتبر و البته از سوی نهادهای غیررسمی مواجه شده بودند، همان مسائل را در رسانه‌های رسمی می‌بینند و باتوجه به اعتبار حقوقی این رسانه‌ها، ابهامات ذهنی‌شان قوام می‌یابد. از طرفی، چون نام هیچ نهادی نیز به طور رسمی در این رسانه‌ها بیان نشده، واکنش هر نهادی ممکن است این سوال را ایجاد کند که چرا این نهاد خاص، به چنین اتهامی پاسخ داده؟ و آیا واقعا اتهامات متوجه این نهاد است که سریع به تکذیب چنین موضوعی پرداخته؟ در نقطه مقابل، عدم پاسخگویی نهادهای ذی‌صلاح نیز به قوت یافتن این شایعه در افکار عمومی کمک می‌کند. در خصوص ماجرای نجفی نیز، همین نقشه تکراری عملی شد. پس از برچسب‌زنی رسانه‌های غیررسمی، بعضی افراد با جایگاه حقوقی و البته رسانه‌های رسمی نیز دست به کار شدند. مثلا اعتمادآنلاین در مطلبی، بدون اشاره مستقیم به برچسب «پرستو» نوشت: «فاطمه قائم‌مقامی، مهسا یوسفی، کاملیا انتخابی‌فرد، آزاده اردکانی، آفرین چیت‌ساز، مریم ابراهیم‌وند، شهرزاد میرقلی‌خان و اکنون میترا استاد. این‌ نام زنان جوان و جذابی است که در 2 دهه گذشته در کنار نام اهالی سیاست‌ مطرح و حاشیه‌ساز شده‌اند. البته بی‌شک موارد بسیار دیگری نیز وجود داشته که به دلایل پیدا و پنهان، در سکوت هراس‌انگیز تاریکخانه‌ها خفه و فراموش شده‌ است. سرنوشت تلخ میترا استاد تنها با آنچه بر سر فاطمه قائم‌مقامی آمد قابل مقایسه است، اما بازتاب رسانه‌ای و واکنش انفجاری و بهت‌آلود افکار عمومی، تراژدی او را چنان پربانگ کرده که بی‌شک تا سالیان دراز فراموش نخواهد شد.» این اسامی، باتوجه به سابقه‌های رسانه‌ای که پیش‌تر برای آنها ساخته شده است، از سوی اعتماد به این دلیل مطرح می‌شود که ادعای «پرستوسازی» از میترا استاد در ذهن مخاطبین تداعی شود. جاذبه‌های جنسیتی این ادعا، در کنار ابهام همیشگی آن، از عواملی است که باعث جذاب شدن این سوژه و رسوب آن در ذهن مخاطب می‌شود. = قوام ابهامات ذهنی