هدایت شده از اندرحکایت این دل
حکایت گوسفند مفت خور کُره خری از مادرش پرسید: این کجای انصاف است که ما با کلی سختی و مشقت، یونجه را از مزرعه به خانه حمل می‌کنیم، درحالی‌که گل‌های یونجه را گوسفند میخورد و ته مانده آن را به ما می‌دهند...؟! گوسفند آنچنان به حرص و ولع گلهای یونجه را می‌خورد که صدای خرت خرت آن و حسرت یکبار خوردن گل یونجه، ما را می‌کُشد... خر به فرزندش گفت: صبر داشته باش و عاقبت این کار را ببین... بعد از مدتی سر گوسفند را بریدند... گوسفند در حالیکه جان می‌داد، صدای غرغرش همه حا پیچیده بود... خر به فرزندش گفت: کسی که یونجه های مفت را با صدای خرت خرت می‌خورد، عاقبت همینطور هم غر غر می‌کند! نتیجه: هرکسی حاصل دسترنج دیگران را مفت می‌خورد باید نگران عواقبش هم باشد... @Hekayat1