کدام فقه بوسیدنیتر است؟
✍ گفتار پسند
پرده اول:
حادثهای در عراق رخ داد و چنان
تلخ و دردناک بود که سه روز عزای عمومی اعلام شد؛
آتش سوزی در یک
عروسی مختلط و کشته شدن تعداد زیادی از میهمانان
حضرت آیتالله العظمی سیستانی
اعلام همدردی کرده و این حادثه تلخ را تسلیت گفتند.
پرده دوم:
برخی
به سبک فرصتطلبان، موضع پدرانه آیتالله سیستانی را
بهانه تاخت و تاز، و تسویه حساب سیاسی کردند و ضمن بوسیدنی دانستن این فقه و فقیه، با استناد به حدیثی، خواستهاند چنین القا کنند که
هر زعیمی جز ایشان، به گفته رسول خدا ص خیانتکار است.
برداشت:
اگر پیام همدردی و تسلیت این مرجع عالیقدر، مایه ستودن و بوسیدن است(که هست)،
چه باید گفت درباره فقیهی حاکم که بدون محدود شدن در مرز خود،
به نجات داعشزدگان دیگر کشورها شتافت؟
چه باید کرد درباره آن فقه و فقیهی که با یک تصمیم و دستور او،
زنان و مردان مسلمان و غیر مسلمان بسیاری (از مسیحی و کلیمی و ایزدی)،
از مرگ و ننگ نجات یافتند؟
چگونه باید ستود آن فقه و فقیهی را که با تصمیم شجاعانه خود،
بقاع متبرک شیعه در عراق و سوریه را از تخریب و توهین نجات داد؟
چگونه باید تجلیل کرد از فقه و فقیهی که با تصمیم او
خطر قصابان داعشی از حوزه علمیه و علمای نجف و کربلا دور و امنیت همه تأمین شد؟
آیا نباید دست و پای چنین زعیمی را غرق بوسه کرد؟
اینجاست که باید با شهامت گفت:
الله یعلم حیث یجعل رسالته
خدا بهتر میداند رسالت خود را کجا قرار دهد.
و خدا را میستاییم به خاطر داشتن چنین فقه و چنین فقیهی در رأس نظام اسلامی
#آیت_الله_امام_خامنه_ای
@tahlilisiyasiseraat