پروژه دروزی ها ، ابزاری برای صهیونیسم ✍ دکتر امیر عسگر رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس خود در سرزمین‌های اشغالی، سیاست‌هایی را برای تقسیم و تفرقه میان کشورهای عربی، به‌ویژه سوریه و لبنان، اتخاذ کرده است. هدف این سیاست‌ها مشروعیت‌بخشی به خود به عنوان یک دولت یهودی و مشغول کردن اعراب به درگیری‌های فرقه‌ای و طایفه‌ای بوده است. یکی از مهم‌ترین ابزارهای این رژیم برای تحقق این هدف، بهره‌برداری از اقلیت‌های قومی و مذهبی در منطقه بوده است. مقدمه : رژیم صهیونیستی همواره اقلیت‌های قومی و مذهبی را به عنوان ابزاری برای تقویت منافع راهبردی خود در نظر گرفته است. فرهنگ امنیتی این رژیم به‌گونه‌ای است که همواره دغدغه‌های امنیتی بالایی دارد و تفکر امنیتی بر تمامی برنامه‌های آن مستولی است. اسرائیل به عنوان یک عضو بیگانه و نژادپرست در محیط اطراف خود، همواره به دنبال راهکارهایی برای تقویت امنیت خود بوده است. یکی از این راهکارها، اتحاد با کشورها و اقلیت‌های قومی و مذهبی همسو، نظیر دروزی‌ها، کردها و مسیحیان است. این سیاست در راستای تقویت امنیت و افزایش مشروعیت رژیم صهیونیستی اجرا شده و هرچند در برخی موارد با شکست مواجه شده است، اما همچنان ادامه دارد. پروژه بین‌المللی دروزی‌ها: فرانسه اولین کشوری بود که سعی کرد دروزی‌ها را برای ایجاد یک طایفه خاص ترغیب کند. ناپلئون بناپارت به‌ دروزی‌ها پیشنهاد داد که در صورت همکاری با او در اشغال شهر عکا، می‌توانند نهادی مستقل برای خود بوجود آورند. اما دروزی‌ها این پیشنهاد را نپذیرفتند و بی‌طرفی خود را اعلام کردند. پس از نبرد میسلون و اشغال سوریه توسط فرانسه در سال ۱۹۲۰، دروزی‌ها بار دیگر علیه تجزیه سوریه به پا خواستند و با کمک سلطان پاشا الاطرش علیه فرانسوی‌ها قیام کردند. این مقاومت‌ها باعث شد پروژه فرانسوی تقسیم سوریه بار دیگر شکست بخورد. سیاست رژیم صهیونیستی در قبال دروزی‌ها: در پژوهشی که "آورد اورکاد" درباره اقلیت عرب در اسرائیل انجام داده است، به فواید اجباری شدن خدمت سربازی دروزی‌ها در ارتش اسرائیل اشاره شده است. رهبران ارتش امیدوارند با توجه به روابط نزدیک بین دولت اسرائیل و دروزی‌ها، این مسیر نقطه نفوذ ارتش رژیم صهیونیستی در میان دروزی‌های سوریه و تضعیف نظام سوریه باشد. پس از شکست ژوئن ۱۹۶۷ و اشغال جولان، اسرائیل با استفاده از وضعیت اعراب، تلاش مضاعفی برای اجرای پروژه ایجاد دولت دروزی به عمل آورد. جزئیات این پروژه در منابع متعددی از جمله کتاب‌های محمد خالد قطمه و غالب ابومصلح آمده است. پیشنهاد ایجاد خودمختاری برای دروزی‌ها: "ایگال آلون"، تئوریسین طرح ایجاد دولت مستقل دروزی، در اواخر سال ۱۹۶۷ جلساتی با رهبران منطقه دروزی‌نشین برگزار کرد تا آنها را متقاعد به پذیرش این طرح کند. اما رهبران دروزی به ظاهر این طرح را پذیرفتند ولی تلویحاً برای خنثی کردن آن تلاش کردند. "کمال کنج ابوصالح" به عنوان نماینده دروزی‌ها معرفی شد و با همکاری "کمال ابولطیف" و افسر اطلاعاتی اسرائیلی، نقشه خطرناک ایجاد دولت دروزی را خنثی کردند. این اطلاعات به کمال جنبلاط و جمال عبدالناصر منتقل شد و در نهایت، نقشه اسرائیل برای اعلان خودمختاری دروزی‌ها به شکست انجامید. احیای پروژه دروزی‌ها: با شروع بحران سوریه در مارس ۲۰۱۱، رژیم صهیونیستی بار دیگر تلاش کرد پروژه دروزی‌ها را احیا کند. تحقیقات انجام شده در سال ۲۰۱۶ نشان می‌دهد که ضعف نیروهای سوری و از دست دادن کنترل آنان بر جولان می‌تواند موضع دروزی‌ها نسبت به اسرائیل را تغییر دهد و آنها را به متحدان بهتری برای اسرائیل تبدیل کند. پژوهشی توسط محققان اسرائیلی نیز به لزوم ارتباط با اقلیت‌های قومی و مذهبی در سوریه، از جمله دروزی‌ها، اشاره کرده است. نتیجه‌گیری: تاریخچه مبارزات دروزی‌ها نشان می‌دهد که آنها همواره در مقابل تجزیه و فرقه‌گرایی مقاومت کرده‌اند. رژیم صهیونیستی با استفاده از سیاست‌های تفرقه‌اندازانه و بهره‌برداری از اقلیت‌ها، سعی در تحقق اهداف خود دارد. اما آیا دروزی‌های سوریه و لبنان اجازه خواهند داد که این پروژه به سرانجام برسد؟ سابقه مبارزات دروزی‌ها نشان می‌دهد که آنها در برابر فشارها و تهدیدها مقاومت کرده‌اند و همچنان به مبارزه برای حفظ وحدت و استقلال خود ادامه خواهند داد. در نهایت، سیاست‌های رژیم صهیونیستی در بهره‌برداری از اقلیت‌های قومی و مذهبی و تلاش برای تفرقه میان کشورهای عربی، همچنان ادامه دارد و این رژیم به دنبال تحقق اهداف راهبردی خود از طریق این سیاست‌ها است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi