استاد فروغی:
الانسان عبید الاحسان: طبیعت انسان اینگونه است که اگر به کسی نیکی کرد، محبتش در دلها جا پیدا می کند.
💠خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود: ای موسی کاری بکن که من محبوب خلقم باشم ( یعنی کاری بکن که بندگانم به من عشق بورزند). حضرت موسی عرض کرد چگونه؟ خداوند فرمود نعمت هایم رابه آنها تذکر بده.
🍃یعنی اگر کسی در مسیر توحید بود و به احسان و نعمات پروردگار متعال توجه پیدا کرد، دلش تسخیر محبت خدا می شود.
✨براستی چه شد که ما را هم از عدم خارج کردند و نام ما هم در دفتر وجود برای ابدیت ثبت شد و جاودان شدیم؟
بله، اراده حق بود، احسان او بود.
«یا حنان، یا منان»
🌿 تمام نعمات الهی، ابتدایی است، (یعنی بدون اینکه از او بخواهیم، بر ما تفضل و عنایت کرده) اما اگر بخواهیم به نعمات و احسانِ پاداشیِ خداوند هم برسیم، باید در نظام تشریع، ما هم کاری بکنیم؛ هر روز دلی را بدست آورده و مؤمنی را خوشحال کنیم.
✨امام رضا به امام جواد علیهما السلام فرمودند: فرزندم قسم به آن حق پدری که برگردنت دارم، شنیده ام وقتی غلامانت تو را ازخانه بیرون می برند، از آن در کوچک بیرون می برند تا کسی تو را نبیند، ولی تو از آن در بزرگ بیرون بیا تا همه تو را ببینند.
(برای چه؟) برای اینکه دستت را باز بکنی، احسان بکنی.
نترس، خدا جبران میکند و می دهد.
⚪️ امام دارند برای پسرشان که او هم ولی الله و امام است، دستورالعمل می فرستند.
🌾امام صادق عليه السلام ـ خطاب به ميسّر ـ فرمود: اى ميسّر! من گمانم این است که تو آدم وصولی هستی، یعنی خیلی صله رحم می کنی.
عرض کرد بله یابن رسول الله. ولی شما از کجا می دانید؟
حضرت فرمود: (تا حالا) سه بار عمرت تمام شده بود، ولی خداوند عمر دوباره بهت داده؛ و ریشه آن در صله ی ارحام توست.
🔅( ببینید کار خیر چگونه در رحمت خدا را باز می کند. ما نمی دانیم پشت پرده این عالم، چه خبر است، ولی ائمه علیهم السلام خبر دارند و به ما گزارش می دهند)
🍂میسر گفت: یابن رسول الله! درجوانی یک خاله پیر داشتم و یک عمه پیر.
. یک خاله ی پیر داشتم ویک عمه ی پیرهر روز برای دو درهم کارگری می کردم؛ به خدا قسم یک درهمش را به عمه ام میدادم و درهم دیگر را به خاله ام.
🌹 امام فرمود: بارک الله.
❤️«این می شود مصداق ادخال سرور در قلوب مؤمنین و مصداق مَن سَرَّ اللّه.»
🔹تاجری از اهل ری نقل می کند: ایامی بود که مقروض شده بودم، نمی توانستم مالیاتها را بپردازم، از طرفی هم برایم مالیات زیادی نوشته بودند.
از ترس سربازان حاکم، فرار کردم رفتم مکه. چون پولی نداشتم که بپردازم و شکایتم را بردم پیش امام موسی بن جعفر علیهما السلام؛ جریان را گفتم.
حضرت نامه ای برای حاکم ری نوشتند:
🌷 بسم الله الرحمن الرحیم
فلانی بدان! خداوند در عرشش سایهای دارد و چندین گروه در تحت سایهی عرش خداوند می نشینند. یک دسته کسانی هستند که:
▫️ به برادرانشان نیکی کنند و کار شایستهای درحقشان انجام دهند.
▫️یا چند گرفتاری را از او بردارد
▫️یا اینکه بر قلبش سرور وارد کند.
این شخصی که آمده، برادر توست، مصداق معروف یا مصداق دفع کرب یا مصداق ادخال سرور؛ آیا می خواهی به تحت عرش خداوند برسی و زیر سایهی عرش خداوند بنشینی!؟
🔅 ( نشستن تحت عرش خدا نشستن عادی نیست، اینها تعبیرات و تمثیلات است؛ حقایق مافوق اینهاست، یعنی درِ تمام فیوضات الهی به روی قلب مومن سالک باز می شود)
آن شخص می گوید وقتی که از مکه برگشتم این نامه را رساندم به حاکم، ایستاد، نامه را بوسید، آن را خواند، بعد میگوید: من را دعوت کرد و گفت: دفتر را آوردند، همه مالیاتهای گذشته را حذف کرد، آنگاه از اموال خودش هرچه بود تقسیم کرد، تمام اموالش را؛ حتی کاسه ها و لباسهایش را، بعد گفت: تو را راضی کردم؟ مسرور کردم؟ نیکی کردم؟ غم را ازدلت زدودم؟ گفتم آری خدا خیرت دهد. من که قادر نیستم از تو تشکر کنم، هرگاه رفتم مکه ازجانب تو حاجی میشوم، مدتی بعد مشرف شد مکه و به نیابت از او یک حج مستحبی انجام داده و به محضر امام علیه السلام رسید، امام را زیارت کرده و جریان راگفته. هرچه می گفتم چهره ی امام بازتر می شد از کار نیکی که استاندا رکرده بود.
گفتم یا مولای مسرور شدی؟ خوشحال شدی؟ امام علیه السلام فرمود: قسم به خدامنو خوشحال کرد ؛ قسم به خدا، علی بن ابیطالب را خوشحال کرد. قسم به خدا جدم رسول الله رامسرور کرد. قسم به خدا ذات ربوبی را با اینکارش مسرور کرد.
🌷یعنی رسید به عرش خداوند.🌷
اینجور کارهاست که یک مرتبه می بینی درِ فیض ربوبی را به روی انسان بازمی کند و می گویند بیا؛ انسان را دعوت می کنند و تحویل می گیرند.
کانال 🇮🇷 تهذیب و اخلاق 🇮🇷 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3810328601Cd756f67536