در کاسهٔ وصل تو اگر زهر دهندم
خوشتر که به پیمانه ٔهجران تو، قندم
آرامش دلخواستهای نیست میسّر
جز در کنف سایهٔ آن سرو بلندم
آفاق، پر از اخترکان است و به جایت
کس را ننشاند دل خورشیدپسندم
هرچند که بس رشتهٔ زلفم به کمین است
امّا نه من آن بستهٔ هر سستکمندم
عشق آنقدر از موی تو زنجیر به هم بافت
تا ساخت کمندی که کشانید به بندم
با رفتن و گمگشتن و ازخویشگذشتن
گیرم که به هر شیوه دل از مهر تو کندم
امّا چه کسی لایق عشق است به جز تو
بی تو، دل سرگشته به مهر که ببندم؟
#حسین_منزوی
@takbitnab
🌹🌹🌹