گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی من عاشق توام، تو بگو یارِ کیستی بستی میان به فتنه، کشیدی ز غمزه تیغ جانم فدات، در پی آزار کیستی دارم دلی ز هجر تو هر دم فگارتر تا خود تو مرهم دل‌افگار کیستی هر شب من و خیال تو و کنج محنتی تو با که‌ای و مونس و غمخوار کیستی تا چند گرد کوی تو گردم گهی بپرس کاین‌جا چه میکنی و طلبکار کیستی جامی مدار چشم خلاصی ز قید عشق اندیشه کن ببین که گرفتار کیستی @takbitnab 🌹🌹🌹