میلاد حضرت رسول اکرم(ص) سرزد از برج کرامت آفتاب تازه ای باز شد بر آسمان ها باز باب تازه ای کهکشان ها غرق نور و ماسوی اله گرم شور شد عیان از بحر رحمت درّ ناب تازه¬ای کائنات اندر نشاط و ممکنات اندر سرور در بساط نه فلک شد انقلاب تازه ای هفده ماه ربیع و در سرای آمنه پرتو افکندست نور ماهتاب تازه ای خواجه¬ی عالم محمد(ص) گلشن توحید را داد از نور جمالش آب و تاب تازه¬ای آمد از دامان بطحی ماه سیمایی که یافت از فروغش آفرینش صبر و تاب تازه¬ای قدرت حق را بنازم داد از الطاف خود کشور توحید را مالک رقاب تازه¬ای تا کند اصنام را نابود همچون بت شکن حق نموده در حقیقت انتصاب تازه¬ای هیبتش دندانه¬های کاخ کسری را شکست در دل کسری بیفکند اضطراب تازه¬ای خشک شد دریای شهر ساوه از اعجاز او باز شد اندر سماوه موج آب تازه¬ای آتش آتش پرستان ناگهان خاموش شد در دل شیطان به پا شد التهاب تازه¬ای جشن میلاد محمد(ص) ای «مقدم» باز کن از بــرای شعر شیوایت حساب تــازه ای @takbitnab 🌹🌹🌹